Title-less
بسم الله الرحمن الرحیم
خدای خوب من سلام . نمیدونم اجازه دارم باهات احوال پرسی کنم با نه؟
این قدر که از تو دور بودم یادم رفته قبلنا چه جوری صحبت میکردم.برا همین الآن یه کم سختمه حرف بزنم.اما خدا جون اون چیزی که باعث شده که این قدر راحت بشینم و باهات درد دل کنم و برات صحبت کنم جمله لولمه بود. این رو خوب یادم بود که هم رحمن هستی و هم رحیم. داره کم کم حرفای گذشته ات که بهم گفته بودی یادم میاد یادمه گفته بودی:آنگاه که دوست داشتی کسی به یادت باشد به یاد من باش که من همیشه به یاد تو ام.چه قدر فراموش کار شدم.شرمندتم خدا جون.خدای خوبم این مدت که از تو دور بودم کلی بلا و مشکل به سراغم اومد. میدونم که میدونی. اما دوست دارم پیشت اعتراف کنم. آخهآدم بعضی حرفاش رو فقط به بهترین دوستاش میگهخ . خوب تو هم بهترین دوست منی. یادم میاد که همیشه بهم میگفتی هر وقت که کمک یا چیزی خواستی فقط کافیه بهم بگی.خودت گفته بودی که: مرا بخوان و دعوت کن تا رایت برآورده سازم.
خدا جون غفلت با آدما چی میکنه. من همچین دوستی داشتم و ازش غافل بودم...
- ۸۶/۱۱/۰۶