نا گفته های یک...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۱/۱۱/۲۵
    ...
پربیننده ترین مطالب

ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت

يكشنبه, ۸ مهر ۱۳۸۶، ۱۲:۳۶ ب.ظ

ز دست  جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت

به خنده گفت برو حافظ که پای تو بست

دیگه یواش یواش دوباره نا امیدی داره به سراغم میاد. ماه رمضون هم داره تموم میشه. امشب شب نوزدهم ماهه و من هنوز آماده رفتن نشدم. خیلی حس بدیه خیلی.دیگه داریم به ایستگاه آخر میرسیم و باید ÷یاده یشیم. فکر کنم تنها تو این ماه باشه که میشه از خدا هر چی رو خواست . تازه اون هم به لحن طلبکارانه.به قول شیدا هر چی از خدا میخوای تو این ماه طلبکارانه بخواه.آخه ما مهمونش هستیم و اون صاحبخونه است. توی ما مسلمونا رسمه که صاحبخونه مطیع مهمونشه و هر چی که مهمون میخواد بایدبه اندازه توانش فراهم کنه. توان خدا هم که الی ما شاء الله.اصلاً نمیشه تصورش کرد.حالا اون چیزی که مهمه اینه که ببینیم از خدا چی میخوایم. خداییش بعضی وقتا آدم میمونه که از خدا چی بخواد.بیاین این شبا اول برا ظهور  و فرج مولا دعا کنیم و بعد هم برا همدیگه. بیاین تو این شبا آمرزش بخوایم اول برا همدیگه و بعد برای خودمون. این شبا بخوایم هر چی که خیرمون هست رو بهمون بدن.هر خیری که ما خودمون خبر نداریم و خدا خودش بهتر میدونه.راستی اگه میشه این شبا برای من یه کربلا هم بخواین. خداییش خیلی نیاز دارم.چی میگفتم ؟...

در حسرت سکوت تو ایوان دیگری است

دلتنگیت به سمت خیابان دیگری است

حال و هوای پنجره بازش نمیکند

روحی که شمعدانی گلدان دیگری است

.................................

راستی امشب شب نوزدهم ماه رمضونه ها . امشب شب غربت.امشب شبی که عرش خدا به لرزه در میاد.امشب ...

با زهر وضو گرفت شمشیرو سپس

                    بر فرق علی نشست و قرآن وا کرد

نمیشه باور کرد. خیلی سخته باورش اینکه یه نفر به خاطر عدلش و به خاطر مردانگیش این قدر مظلومانه کشته بشه.

(علی از دنیا در گذشت در حالی که شهید عظمت خود شد

از دنیا چشم پ.شید در حالی که نماز میان دو لبش بود

در گذشت در حالی که دلش از شوق پروردگار پر بود

عرب حقیقت مقام و قدرش را نشناخت تا آنکه از همسایگان عرب مردمی از پارس به پا خاستند و فرق میان گوهر و سنگریزه را شناختند. از دنیا چشم پوشید پیش از اینکه رسالت خود را به صورت تام و کامل به جهان برساندولی پیش از اینکه چشم از این زمین بپوشد در چهره اش لبخندی مینگرم

در گذشت مانند در گذشتن همه پیامبران بصیر که در کشوری وارد میشوند  کهخ کشور آنان نیست به سوی مردمی میآیند که مردم آنان نیستند و در زمانی نمودار میشوند که زمانشان نیست ولی پروردگار تو را در این کار حکمتیست که خود دانا تر است

جبران خلیل جبران نویسنده مسیحی)

همیشه رو برویم بودی ای چاه

سکوتم گفتگویم بودی ای چاه

پس از من دست نخلستان به دستت

تمام آبرویم بودی ای چاه

  • سید مهدی

نظرات  (۳)

حل شو در خاک زمین
و به نادانیِ این مردم بیچاره بخند
که به رؤیای رسیدن به خدا مشغولند
هی ی ی …
ابدیت اینجاست
چند متر زیر زمین …
سلام
مرسی که به وبلاگم سرزدین ./
با اجازه پست زیر رو برداشتم
یاعلی
یا عماد من لا عماد له
با سلام ............ این روزها پیشنهاد من به دوستان سوره مزمل است . کوتاه است . ترجمه اش را حتما بخوان ....
باید دردی داشت / غمی یا ماتمی / تا چشم به جانب زیبایی بگردد .....
با سپاس

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی