Title-less
شنبه, ۶ مرداد ۱۳۸۶، ۰۵:۴۹ ب.ظ
بسم رب
فاش میگویم که مولایم علی اسیت
آفتاب صبح فردایم علی است
هر که در عشق علی گم میشود
مثل گل محبوب عالم میشود
امروز برگشتم تهران. نمیدونم چرا یه جور خاصی شدم. دلم یه جورایی آشوبه. ییه کم هم خوابم میادا اما اون چیری که میگم مربوط به خستگی نیست. یه جور دلتنگی. الان چن تا اس ام اس داشتم که من رو بهم ریخت. یکی رفته مشهد و یکی دیگه الان کربلاست. راستش قرار بود من هم برم کربلا اما نشد. دلم یه دفعه هوایی شد.
نجف.
ایوان نجف عجب صفایی دارد
حیدر بنگر چه بار گاهی دارد
خداییش خوش به حالشون. ما رو که نطلبیدن. همه چی سعادت میخواد که ما نداریم.
دلم برا امام رضا هم لک زده.
قربون کبوترای حمت امام رضا
قربون لطف و صفا و کرمت امام رضا
نمیتونم بنویسم. اصلاْ دستم به نوشتن نمیره
میبخشید.
التماس دعا
- ۸۶/۰۵/۰۶
دل اگر هست دل زینب کبری باشد
آفرین باد براین همت مردانه دل
شادی دل بی بی حضرت زینب (س) صلوات .
منتظر حضورتون هستم
یا علی
مهدی ..............
من دعا میکنم خدا شفات بده .
حالا که اومدی تهران بیا ببینیمت .........