نا گفته های یک...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۱/۱۱/۲۵
    ...
پربیننده ترین مطالب

Title-less

شنبه, ۵ خرداد ۱۳۸۶، ۱۱:۲۴ ق.ظ
از یاس مپرس که گلچین روزگار

او را به تازیانه گرفت و کبود کرد

باز هم رسید. اما این بار چه زود . فاطمیه را میگویم.فصل غم و غربت شیعه را .فاطمیه آمد و موسم لرزیدن عرش خداست. خوب گوش کنید.این آخرین حرفهایی است که بین علی و زهرا رد و بدل میشود.این آخرین گریه های فاطمه است.مدینه سراسر سکوت است و بغض...

مدینه

 

فاطمه جان !

شکوه وجود تو را نگاه میکنم

زمانی که دگر لحضه های آخرین دیدار ماست

تو را نگاه میکنم که به اوج میروی

و مرا در انبوه مشکلات تنها میگذاری

کاش آندم که درون آتش

و بین در و دیوار بودی

جای تو بودم که دیگر مجبور به تحمل جدایی نباشم

سخت است باورش که ببینم دست پلید شعله های پاییز

بر صورت نو بهارم زبانه میکشد

و طعم سرد زمستان را به خانه ام تحمیل میکند

بر خیز ای شکوه زندگیم

ای تمام هستیم

چشمان خود را باز کن و نگاهی به من نما

هر چند که میدانم چشمانت دیگر قدرت دیدن ندارد

اما شاید و شاید بتوانی صدایم را بشنوی

فکر میکنی خبر ندارم از آنچه بر تو روی داده؟

دستان بسته بود

ولی چشمانم که باز بود

 

فاطمه جان

برخیز

برخیز و دیگر بار جوابم را بده

 

فاطمه ام

مرا بنگر که دیگر شکسته شدم

مگر از من هم خسته شدی؟

 

 

...........................................................

« بقیـع » ، مزرعه غم و کشتزار اندوه است.
درختى که در این غریب آباد مى‏روید، ریشه در مظلومیّتى هزار و چهارصد ساله دارد.

اینجا دیگر باید عنان را به دستِ «دل» سپرد،
اینجا باید دل را در چشمه «اشک» شستشو داد،
دل، در سایه اشک است که نرم مى‏شود و آرام مى‏گیرد.
تنها اشک دیده، زخم دل را تسکین مى‏دهد،
بگذار ببارد این چشم،
بگذار بریزد این اشک،

«مدینـه»، همچنان مظلوم است و ... « بقیـع » مظلومتر!
«اهل بیت» همچنان غریبند و ... پیروانشان، غریبتر!
این «سَنَد»، سالهاست که به گواهى ایستاده است و روشنتر از هر استدلال و گویاتر از هر کتاب و دلیل، برهان مظلومیّتهاى جبهه حقّ است.

هنگام ورود به خاک بقیع، کفشهایت را که درمى‏آورى و پایت خاک این مزار را لمس مى‏کند، دلت هم مى‏شکند.
قبور بى‏سایبان مانده در برابر آفتاب، داغت را تازه مى‏کند و بر غمى کهن و دیرین، اشک مى‏ریزى و بغض مانده در گلو را در هواى بقیع، رها مى‏کنى.
رنجنامه نانوشته شیعه، بر خاک و سنگ این مزار، گویاتر از هر زمان است.
یک طرف جمعى به دعاى توسّل مشغولند و زمزمه‏کنان،
طرف دیگر، دلهایى با آهنگ نوحه و مرثیه، به عمق مظلومیّت « آل اللّه‏»، راه مى‏یابند و مى‏گریند.
دلها، به خاک بوسى این چهار امام معصوم ـ ع ـ آمده‏اند.

عدّه‏اى نیز، در پى قبر گمشده زهرایند.
و در کنارى، کسى آرام آرام، اشک مى‏ریزد و «زیارت جامعه» مى‏خواند.
و ... هوا، هواى عطر انگیز و روحانىِ «حال» است!
اینجا، اشکها سخن مى‏گویند.
«حال»، گویاتر از «قال» است.
سکوتِ زبان را هم زلال اشک، جبران مى‏کند.
چشمهاى اشکبار، ترجمانِ دلهاى داغدار و بى‏قرار است.
حرفى هم که نزنى،
کلامى و سلامى هم که نگویى،
چشمها و قطرات جارى اشک، هم روضه‏خوان مجلس است، هم گریه‏کنِ محفل!
لازم نیست کسى مرثیه بخواند،
بقیـع، خودش «مرثیه مجسّم» است.

درب‏هاى بقیع را مى‏بندند،
جز ساعاتى محدود از روز، که گشوده است.
بگذار دربها را ببندند، پنجره‏هاى دل که گشوده به این کانون روشنایى است!
دریچه‏هاى قلب زائر، از پشت در و دیوار هم، از این خورشیدهاى خفته بر خاک، نور مى‏گیرد.
دل را کجا مى‏توان بُرد؟ جز کنار قبور بقیع؟
زائر مشتاق، مردّد است.
نمى‏داند که اشک شوق بریزد از این دیدار،
یا سرشک غم ببارد از این غربت!
راستى، گناه ما جز «عشق» چیست؟

اگر در سوگتـان دل گشـت غمناک         اگــر از داغتـــان شـد دیــده نمنـــــاک 
گواه عشقِ ما این «دیده» و «دل»         رساند «اشک» و «غـم» ما را به‏منزل 

آیا باید همچنان بر مظلومیت بقیع، بگرییم؟
تا کى و تا چند؟! ...

اللّهم عجّل لولیّک الفَرَج

 

  • سید مهدی

نظرات  (۶)

_________¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤l ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____________________¤¤¤¤¤¤
______________________¤¤¤¤
_______________________¤¤
به روز کردم.منتظر حضور گرمت هستم!
سلام
مطلب خیلی زیباییه
کاش خانم فاطمه زهرا یه روز همه ما رو شفاعت کنه
خوشحال شدم
سلام ارمیا
ممنونم که سر زدی خوشحال شدم
مطلب خیلی زیباتر شده میدونی آدم وقتی بقیع رو نگاه میکنه و اون همه معصومیت رو میبینه حتی اگه مسلمان هم نباشه به نظر من باز هم گریه خواهد کرد
خدا قسمت کنه شما هم برید اکه نرفتی
من که خیلی دوست دارم دوباره برم
خوش باشی
سلام صبح به خیر
لطفا هر وقت اپ کردی خبرم کن
راستی دوست داشتم بدونم معنی اسم شما چیه؟
خوش باشی
سلام ارمیا ممنونم که اومدی و لطف کردی واسم توضیح دادی
اپ کردی حتما خبر کن
خوش باشی
قربانت
اگر روزی دشمن پیدا کردی، بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی! اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند! اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست! اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی