وقت رفتن
دوشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۸۵، ۱۰:۳۸ ق.ظ
مثل همیشه سلام
این شاید آخرین سلامی باشه که اینجا مینویسم
مثل اینکه راستی راستی وقت رفتن شده
دیگه کسی به من سر نمیزنه
شاید اساس کشی کنم برم یه جایی که کسی من رو نشناسه این جوری بهتره
ای که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
یواش یواش دارم میرم دعا کنین این بار رفتنی باشم
دیگه نمونم 34 روز مونده دعا کنین این بار برم
خیلی از دنیا گله داری
باید اینو بدونی که هرچه از دوست رسد نیکوست
توکلت علی الله
همین
به هیچی دیگه کار نداشته باش
خودتو بشناس(اعتماد به نفس)
در ضمن این بچه بازی ها چیه؟ کسی به من سر نمیزنه...
بزار 2 روز بگذره درست می شه...
صبر...
راستی موضوع 34 روز دیگه چیه؟
میخواهی کجا بری؟
خوهشا’ منو در جریان بذار
یا حق