نا گفته های یک...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۱/۱۱/۲۵
    ...
پربیننده ترین مطالب
۱۴
بهمن
  • سید مهدی
۱۲
بهمن
مدتی بود که ننوشته بودم.یعنی دل و دماغ نوشتن رو هم نداشتم.فقط وب گردی میکردم و بس.

اما دیدم نمیشه ننوشت. باید نوشت. باید گفت. اما از چی ؟

از تبلیغات نستله در تی وی جمهوری اسلامی. بعد بیایم به این اسفندیار گیر بدیم که آقا جون ما حق نداریم اسراییل رو به رسمیت بشناسیم

((

۱) من طرفدار مشایی نیستم.

۲) نستله نوعی قهوه یا نسکافه است که سهامداران شرکت آن اسراییلی هستند و سود ناشی از فروش آن در اختیار اسراییل قرار میگیرد.

))

آقا جون به چه حقی باید اسفندیار این حرف رومیرد.نباید ایم جوری مستقیم میگفت.نباید از ما جلو می افتاد.هر چیزی راهی داره.رسمی داره. بابا قاماس قاماس.بذارید یه کم پولدارش کنیم که بعد به ما چیزی بماسه....

اصلاْ بیخیال.بازم گرسنه شدم و مجبوزم حرفهام رو بخورم.

اصلاْ یه چی دیگه

میگن ما ها به خاطر کیک و ساندیس میریم راه پیمایی...

 

  • سید مهدی
۰۴
بهمن

هم بی بی سی و هم اون صدای آمریکاشون
بازوی اجنبین، لعنت به هر دو تاشون

آمریکا و انگلیس هر یک به فکر خویشن
بر خاک پاک ایران این ناکسا سیریشن

یکی تو فکر نفته اون یکی دنبال گاز
یکی به اسم فرهنگ اون یکی با بوق و ساز

سکولاریسم اون ها معنی هرزه داره
یعنی که بذر شیطون توی دلا می کاره

وقتی که بذر شیطون تو دلها زد جوونه
همه می شن اسیرش بعدشم اون میمونه

میمونه توی دل ها تا که خدا نمونه
"استعمار فرانو" این معنی همونه

دمکراسی، آزادی، جامعه ای که بازه
اما اگه ببینی دماغشون درازه

ابوغریب رو دیدی؟ گوانتانامو رو چی؟
خدا رو شکر ندیدی! ازم نپرس یعنی چی!

برای روشنایی، تو غزه و تو صعده
بمبای فسفری شون، ریسه ی لامپ می بنده!

این دو تا از جنس هم فرزندشون حرومه
رژیم صهیونیستی کارش دیگه تمومه

بیاین با هم بخونیم آواز خوب براشون!
یعنی همه بخونیم که "مرگ به هر سه تاشون

  • سید مهدی
۲۷
دی
متحیرم

مانده ام که درست رفته ام یا نه

قدم اول بود

ساکت میمانم تا حرف بزند

درونم از درونم بگوید

و من آیا

چرا و کجا

خدایا

دستم را بگیر و بکش

به آسمان بیکران لطفت

به دریای معرفتت

و در این زمین و زمان رهایم نساز

که سخت محتاج میشوم

 

 

  • سید مهدی
۲۳
دی

أین عمّار؟
أین عمّار؟ سوره­‌ی کوثر،
أین عمّار؟ روضه­­‌ی کوچه، قصه‌‌ی مرد و دست او بسته

أین عمّار؟ آیه‌ها پرپر
أین عمّار؟ نیزه‌ها بر پاست

می دود چشم درپی عمّار، نکند خوارجِ سالوس؟
گیج و گم به راه، غرق در کابوس

واژه ها دو تادوتادر تب، أین عمّار؟ کسی خبر دارد؟
لحظه ها روان، یکی یکی، پی هم، ناگهان دلم تلاطم کرد،
می دوم سوی خیمه­ی مولا، گرد او چرا چنین بلواست؟
شاهدان غدیر در خوابند،
دست‌هایی که بیعتش کردند در دوراهی چرا به گل ماندند؟

أین عمّار؟ مرتضی تنهاست،
بغض های او ترک برداشت،
ایها الناس لااقل چاهی،
از مدینه غصه ها باقی

...

چشم مرتضی کنون ده قرن، جستجو گرش حیران
صد هزار قاصد و پیغام در پی اش روان وسرگردان

...

أین عمار؟ شیعه ده قرن است، آیه های بغض را هر شب تا سحر به اشک می‌خواند
"آین عّمار" می‌شود تکرار
پس کجا مانده‌­ای تو ای سردار؟

..........................................

احسان ترابی

  • سید مهدی
۱۱
دی
از تو به یک اشاره...

 

 

  • سید مهدی
۰۷
دی

شام غریبان حسین امشب است...
---------------------------------------
آن روزها
هر وقت پرده خوان
از نقل شاهنامه و سهراب می گفت
به کربلا که می رسید
نقل علی اکبر می خواند و می گریست
حتی گاهی قوّال با شمشیر
می زد به پهلوی خود
حالا به جای قاسم و عباس
دارند روضة سهراب می خوانند
به جای رقیه
دارند روضة ندا را فریاد می کنند...
این نقل
نقل پرده دران است
بزن به طبل لجاجت طبّال
که میر بی بی سی
امشب به کربلا وارد می شود
از در پشتی
بزن به طبل لجاجت طبّال
که شیخنا می رسد به کربلای مجازی
از راه اینترنت
از راه اعتمادالسلطنه
عمّه ببین به کربلا
این همه موبایل های دوربین دار آمده
عمه ببین که علم ها خونی است
و میکروفون ها خونی
و صداها خونی
شاید به اشتباه
دو حسین آمده اند اینجا
جوانان بنی هاشم بیایید
راه این پیران فتنه را سد کنید
مسلم این اتفاق ها را دید و گریست
من مسلمم
و راه برگشت دارم
من مسلمم
این نامه را از خانه هانی می نویسم
مرام من کشتن نیست
ما سهراب کش نیستیم
"مستی بیاید قی کند
مستی جهان را طی کند "1
***
امشب دوباره مست حسینم
رباب ایرانی را برمی دارم و می گریم
و می زنم به سیم آخر
با گریه بر علی اکبر
که بی تابم مانند او
و گریه می کنم سپید سپید
به غربت کسی که شما نشناختیدش
و سرم می سوزد از این همه بدرقصی ها
چون بیمار کربلا
هنوز تاول بسیجی ها دارد می ترکد
و شما اصحاب نمک و کورچشمی
چقدر زود حرمله شدید
در دو کربلا
دو دسته عزادار می بینم
که هر کدام
دیگری را
یزید می داند
از میکروفون ها خون فوّاره می زند
امشب شهادت نامه ای امضا نمی شود
تنها خبرگزاری ها گفتند:
امشب بناست اتّفاق بدی بیفتد!
و افتاد
موبایل ها در تاریکی شب
ویبره می گریند
بلوتوث بلوتوث نوحه می خوانند
و می ریزند
به دریای سایت آل صهیون
از کمپ موج نو
اولین نفر به میدان رفت
شیخ متغیّر پیشانی اش را پوسید و گریست
بناست قورمه قورمه کنند
شاید که انتخابات باطل شود
و از جناح روبرو
از اصحاب انتخابات علیه السلام!
بناست قیمه قیمه کنند
در کربلا دو حسین آمده است
اصحاب قورمه اند و قیمه!
اصحاب شیشه و بشکن بشکنه امشب
اصحاب قمه و قلیان
و بی شمار یزید
از این همه یزید
یکی منم
یکی هر آن که غیر شما باشد
دعوا سر حسین اصلی ست
اگر حسین من تویی سرت کو؟
حسین من سر نداشت
حسین من پشت سرش سایت های سبز نداشت
اینجا حسین های زیادی می بینم
حسین من حسین ناز بود
حسین جاز نبود
حسین من
حسین بالاترین نبود
حسین من
حسین سارکوزی نبود
به کربلا رسیده اند جماعت
و دعوا سر حسین اصلی ست
و تشنگان دارند آب می شوند و
خلیفه ها دارند آب می فروشند و
سایت ها دارند ماهی شان را می گیرند
از مزرعه خدا
در ظهر کربلا
و شیعیان حسین(ع)
این بار
به جان حسین افتاده اند
اگر حسین من تویی رأیم کو؟
که ما رأیت الا رأیی...
این را کسی می گوید
که فکر می کند ابوالفضل
برادر عبّاس است
و فکر می کند که رای او بالاترین است
و فکر می کند که مردم ده
گوساله اند
کسی که جای زنجیر زدن
زنجیر انداخته است این همه سال
و تازه از فرنگ رسیده است
آقای لیوایز و توییتر و باراک
آقای آدامس خروس و مک دونالد
تو ایرانی نیستی
یکی از شعبه های تیری هستی که خورد
به گلوی اصغر شش ماهه
دخترانی که گوشواره تان را به رخ می کشید
مردان انگشتر مطلّا...
دیگر اینجا سایت اللهی شدید
"بیش از این بابا دلم را خون نکن "2
نگاه کن چه میر و مرگی راه انداخته اند
مهلا مهلا...

***
بعد از آن همه جنگ
به کربلا رسیده ایم
عمه ببین به کربلا این همه لشکر آمده
با موبایل های چند جیبی
به عخش اختشاش
با همان آش و
همان کاسه
رییس سایت چلپاسه
دعوت به شام کریسمس می شود
در کاخ سفید
مبارک است اسرائیل
مبارک است جاسوسی گراز یک چشم...
مبارک است گره خوردن عاشورا و یلدا با کریسمس
مبارک است
"زیرکی ظنّ است و حیرانی خبر "3
اصحاب او حیران الله بودند
و شما زیرکان دنیایید
امّا همیشه مختاری هست
مختار این بار زودتر
به انتقام خون حسین آمد
در کاروان ما
مختارها کم نیستند
مختارهای مختار و بی اختیار
اما در کربلای ما
همیشه اتفاق ها
از جنس "ما رایت الا جمیلا " ست
از جنس ما رمیت ...
***

در محاصره این همه موبایل
که زنگ می زنند کنار فرات

در محاصره این همه فتوشاپ و گوگل

که رفته اند تا گودال قتلگاه

و پیش از این بازی ها

می خواستند سر حسین مرا

بر نیزه ها ببرند

از جانب فرات و از در مخفی

همین سپاه اشقیا

شما نبودید

داشتید علیه هم شعار می دادید

در دانشگاه

روزی که دانشگاه

دانشکاه شد

حالا رسیده ایم به کربلا

و خیمه ها را قاطی می بینم

پرچم ها را خونی

و خبرگزاری ها

خیمه هایشان را علم کرده اند بر تل زینبیه

اینان که رنگ خیمه شان سبز است

اصحاب آشنایی زدایی و تأویل اند

"باز این چه شورش است که در خلق عالم است "4

مواظب باش

وگرنه حرمله خواهی شد

ساعتی بنشین که باران بگذرد

حالا

چندی ست سپاه اشقیا سبزند

سپاه اتقیا قرمز

چندی ست شنود گذاشته اند

در حلق پاره پارة اصغر

مصاحبه سی ان ان

با نائب حسین عصر!

مصاحبه بی بی سی

با بی بی الفلان

زن پریزیدنت ثمّ الثانی!

تقدیر کاخ سفید از زحمتکشان بازی عاشورا

و این سریال ادامه دارد

و گریة من

از پی کاروان اسیرانی

که بی صدا می گریند

من فکر می کنم

که کربلا

باید جای دیگری باشد

و این حسین ها

نالوطیان همین شمرانند!

***

شما فروختید شام غریبان را به شب یلدا

سر حسین را به هندوانه ای

تمام هندوانه هاتان توزرد بود امسال

که سرخ

سر حسین شهید بود

شما اصحاب تخمه اید

و سیب سرخ

سر بریدة مولا بود

انار دانه دانه

اشک زینب کبری بود

بروید سوار شتر شب شوید و

فیلترتان را بردارید و بروید...

**

شام غریبان حسین امشب است...

ما آب و آتش را با هم جمع می کنیم

دارند سیب سرخ سر حسین علی را می آورند

شما با محراب و منبر بازی کردید

چنگ بزن به شب یلدا

یا شیخنا المتغییر

که رستگار شوی

شام غریبان روضه غیب هویت است

بسیجی آمده است کشته شود

سهراب را پدران فتنه کشتند

نه بسیجی ها

سهراب به دست سیاوش کشته نشد

سهراب را مثل همان سهراب

پدران فتنه گر کشتند

شما که می خواستید

یک شبه هفت خوان را طی کنید، کشتید

**

نشسته ام در کنار خرابه

با گریه بر حسین دلم باز می شود

و نوحه می خوانم در دستگاه شور و ماهور

چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد

ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم

می گریم و شادم چون مولانا

و متّصلم چون او

به غم حسین

شما دنبال دیسکوتان باشید

المخملباف یکفی بالپاپیون

شما دنبال دین پاپتان باشید

دنبال جاز پاپ

سواران شتر شب مشروطه

برادران صفدر تقی زاده

که دینداران اندک شده اند

قل الدیانون

بسی رنج بردیم در این سی سال انقلاب

عجب زنده کردند این دو

انگلیس را

در این سه چار ماه

شترانشان حامله اند

بناست خوک بزایند

خوکهای بریطانیای دسته دار

مرحبا به شیخنا المتغیِر

مرحبا به میر

برگریزان پاییز است و

و سرریزان خون حسین

حسین من در مهر وارد شد

اما شما نامهربان بودید

شما به من سنگ زدید

شما به کربلا سنگ زدید

در سایت بالاترین چلپاسه

که کربلا ایرانی نیست

که محمّد(ص) ایرانی نیست

که خدا و پیغمبر ما بابک است و کورش و کمبوجیه

با این حساب

عمامه سیاه سیّد یزدی،

پر!

با این حساب

عبای شیخناالمتغیر،

پر!

"ای خون اصیلت ز شتکها به غدیران

افشانده شرفها به بلندای امیران

از کرببلا آمده جاری شده وانگاه

آمیخته با خون سیاووش در ایران... "5

سوگ سیاووشان است

من از جناح راست نیستم

و از جناح چپ هم

من از جناح ذوالجناحم

امام گفت :

چراغ را خاموش کنید

شتر شب را سوار شدید

اینها شترهایشان معجزه کرد

و با شترهاشان به استودیوی شب بی بی سی وارد شدند

اگر دین ندارید آزاده باشید

که روز واقعه است

به روز واقعه تابوت ما ز سرو کنید

در روز واقعه تابوت خلق را

به رنگ سبز کردند

زردها بی خود قرمز نشدند

سبزها بی خود قرمز نشدند

**

نشسته ام در خیمه امام و کوثری می خواند

آه از آن لحظه ای که با تن چاک چاک...

نشسته ام در خیمه غریبی این دل
و بچه ها دم گرفته اند:
سر حسین مظلوم از تن جداست امشب
سر حسین مرا بر اس ام اس می برند
و روضه خوان می خواند:
شام غریبان حسین امشب است...


  • سید مهدی
۲۲
آذر

ساده جز حق چه میتوان گفتن

حرف ناحق نمیتوان گفتن

***

محرمی گر که سرّ دل دارد

از هیاهویمان  خجل دارد

الغرض جانمان توئی آقا

مرد مردانمان توئی آقا

***

شادی ات جانفزای ما باشد

غصه هایت عزای ما باشد

***

خواهم این را که یاعلی گفتن

قصه ی غصه با ولی گفتن

***

تا بگویم حکایتی شاید

نِی به قصد جسارتی شاید

***

شده خم پشتمان ز تهمت ها

خدعه ها، کینه ها، خیانت ها

میرسد هر دقیقه بُهتانی

همچو باران به باغ و بستانی

***

روز اول همین که دعوا شد

سفره ی ادعا مهیا شد

سنگ میزد به شیشه ها یارو

تیشه ای روی ریشه ها یارو

ای که در این زمینه بی باکی!

هان! بگو از چه رو شدی شاکی؟

***

نشِنیدم جوابی از ایشان

حرف چندان حسابی از ایشان

بر دلش نور حق نشد جاری

این شد آغاز آن گرفتاری

***

شهر و آتش چرا؟ نمیدانم

جهل سرکش چرا؟ نمیدانم

***

فتنه ای بهر خشک و تر گیری

شعله های نخست درگیری

***

وا تقلب کنان به سر میزد

سجده ی مختلط کمر میزد(۱)!

شهر و آشوب و  خرمنی آتش

تحت تصدیق اجنبی کارش!

***

تا همان دم به ضربتی  آنی

وا کند عقده های پنهانی

***

بچه های بسیجی ایران

قهرمانان دلاوران شیران

سینه ها را سپر همی کردند

ترک جان مخلصانه می کردند

***

دشمن اما چنانکه آماده

جمعی از گمرهان فرستاده

داد و فریادشان بدین میدان

اَنا مظلوم و نَحنُ مصدومان(۲)!

شیوه اش اعتراض صلح آمیز

با توسل به فعل قهر آمیز!

چوب و چاقو، به دست ایشان بود

روح بیگانه مست ایشان بود

***

آن طرف مسجدی که میسوزد

کینه ای کافرانه میتوزد

 گر جفای زمانه شد ما را

غصه در دل فزون نشد ما را

***

چونکه با همتیم و جانبازیم

جان خود عاشقانه میبازیم

***

جان به کف بهر دین و ایرانیم

چون ز نسل همان دلیرانیم

  • سید مهدی
۱۹
آذر
بنده صادقانه عرض میکنم. اگر امثال بنده شبانه روز تسبیح دست بگیریم و فقط خدا را شکر کنیم که خدا چنین رهبری به ما داده والله معتقدم که از عهده شکر این نعمت بر نمی آییم. نمی‌توانیم درک کنیم که خدا چه نعمت بزرگی به ما داده است. که این خصوصیت ها را در یک شخص جمع کرده است. امروز پرچم دار حمایت از دین، رواج اسلام و تشیَع، تقوا و بصیرت، اراده ی الهی تعلق گرفته که این شخصیت عظیم باشد.
  • سید مهدی
۱۸
آذر

همت اگر زنده بود

پوستتون رو کنده بود

 

 

عکس

 

((ما باید هر قدم و قلم مان هر کار و هر شعارمان تنها رضای خدا باشد در این راه اگر بکشیم یا کشته شویم  جلب رضایت خداست ....))

  • سید مهدی