Title-less
شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۰، ۱۰:۰۶ ق.ظ
سحر چه سرخ سخن بهر آسمان گفته ست
خدا زحلق علی اکبرش اذان گفته ست
هنوز غیرت ساقی به جوش می آید
صدای ناله ی طفلان به گوش می آید
رخ چو لاله طفلان کبود وش شده است
تمام کرببلا ذکر العطش شده است
رباب,خیمه به خیمه,کمی شتاب کند
رای کودک بی تاب فکر آب کند
کنار علقمه سروی که اوفتاده ز پاست
هنوز فاطمه با بوی یاس در آنجاست
هنوز مرد غریبی خضاب خون کرده ست
به زحمت از تن خودنیزه را برون کرده ست
محرم آمده گسترده سفره ی کرمش
هنوز در دل ما شوق دیدن حرمش
- ۹۰/۰۸/۰۷
موفق باشی/.