شهادت مادرم افسانه نیست
بسم الله الرحمن الرحیم
مادر مظلوم یا مادر غریب
اللهم صل علی السیدة الجلیلة الجمیلة...
ذات الاحزان الطویلة فی المدة القلیلة
المجهولة قدرها و المخفیة قبرها
چه روزهای غریبی است این روزها. روزهای مظلومیت و غربت. روزهای خانه نشینی علی.روزهای گوشه نشینی حسن و روزهای تلخ بی مادری زینبین.آه مادر نرو.نگاه کن به کودکانت...
این روزها بوی دود همه جا را گرفته.بوی دود و فریاد.بوی دود و ماتم.بوی کربلا.بوی عاشورا.بوی دری سوخته یا خیمه های سوخته.بوی قتله گاه یا بوی کوچه و بوی مادری تنها و خسته.خسته از نامردی ها و نا مردمی ها. خسته از بدعت ها.خسته از قوم یهود.این روزها بوی مادر می آید که در بستر است.بوی مادری که نازک تر از برگ گل است.مادری مهریان و دلسوز
مصطفی میگفت گل بوییدنی است
برگ نازک تر زگل کی چیدنیست؟
چه قدر دوست دارم از این روزها بگویم.این روزها هم روزهای غربت است و درد واین روزها فرزندان مادر هم با مادر تشییع میشوند.
این روزها سبد های گل در کنار ریحانه النبی تشییع میشوند...۸۹ گل نوشکفته که سالها مخفی بودند و بوی مادر را با خود به ارمغان آورده اند.بوی مادری که سالهاست قبرش مخفی است...المخفیه قبرها...
این روها مظلومیت مادر و فرزندانش بیش از گذشته است. فردا چه خبر است؟ چه گلهایی که به میهن باز گشته اند و قرار است فردا در آغش خاک آرام گیرند! در ایام شهادت مادر.خوشا به حالشان که کنار مادرشان میروند.
پ ن:
۱) میخواستم از صدا و سیما بگویم و از تبلیغات گسترده آنها برای تشییع جنازه شهدا!!!!!!!!!!
بگذریم
۲)
- ۸۹/۰۲/۲۳
آسمان بهان۱ عــزا شد چو فاطمه رفت
گوئیا فرشته سوا شد چو فاطمه رفت
یــا عــلــی ز داغ دگر بود گـریه به چاه
مکان به گریه کجا شد چو فاطمه رفت
حسین بهانه بگیرد که همچو حسن
آل عـبـا چه بینوا شد چو فاطمه رفت
مهدی بساز کشتی ای سفیر نجات
زمـانه غرقه به جفاشد چوفاطمه رفت
سیه ز جامه بپوشید به نشان غمی
بنگر که غصه رها شد چو فاطمه رفت
بــگــری خــون زدیــده به تــاری شب
که خموش شمع وفا شد چوفاطمه رفت
حسین ننوشید ز آب کوثر که بگفت:
حرام لب تشنه ی ما شد چو فاطمه رفت
شعر از متین اسعد-سوخته دل
۱-بهان:سیاه چادر(bohan)