فعلاَ سکوت
يكشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۸۷، ۰۲:۲۴ ب.ظ
بسم الله
باز هم مثل گذشته
در تنهایی و سکوت
آرام کنار پنجره اتاق
نگاه میکنم به گذشته
و در خیال سیگاری کنار لبم
باز هم مثل چند ماه پیش شده ام
خاطرات جلوی چشمانم در حرکتند
و من
تنها میتوانم نگاهی به آنها بکنم
بدون هیچ دخالتی
باز هم سکوت
و دیگر هیچ
سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی
شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی
آه باران من سراپای وجودم آتش است
پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی
- ۸۷/۰۱/۱۱
نوروزت مبارک
روز نو شد!!!
آره
اما
کاش
میشد ادعا کنیم که ما هم سبز شدیم
....