انتظار جنون مرگ
شنبه, ۴ شهریور ۱۳۸۵، ۱۱:۱۷ ق.ظ
به جنون رسیده ام من خبراز کسی ندارم و غروب جمعه هم رفت ودوباره شنبه آمد به جنون رسیده ام من زگذشتن زمانه ونوشته های بیجان ونیامدن دوباره به جنون رسیده ام من ز فراق روی ماهت و نبودنت برایم شده است تازیانه به جنون رسیده ام من به امید دیدن تو تومکش مرا زهجرت ای تو بهترین بهانه به جنون رسیده ام من به جنون ترانه گویم به جنون اشک ریزم به جنون فرار کردم به جنون رسیده ام من به جنون صدات کردم به جنون مرا تو کشتی تو بیا به بستر من
- ۸۵/۰۶/۰۴
خیلی زیبا بود
مثل اینکه حرفامون با هم یکیه!
ممنونم از حضور سبزتون
یاحق