۱۰
فروردين
به زودی خدا حافظی نامه ...
اینجا ایستگاه آخر است , پیاده شو همقطار . من هم پیاده میشوم . مسیر که اشتباه بود و این اشکها و مرکبی که عجیب بوی تعفن میداد . باید جدا شویم , چه میخواهی ؟ بردار . همه اش مال تو . اما این اشکها را نبر , در کوله ام دیگر چیزی ندارم . از چه پیچهایی گذشتیم , یادت هست . دلم تنگ میشود...
پ.ن:
۱)