یادم هست آن روزی را که برای دیدنت به جماران آمدم.همراه خانواده.
فقط دیده بودم که در انتهای دیدارها دستی به سر کودکان میکشی...
منتظر آن دست مهربان بودم...
و امروز باید حافظ دست مهربان فرزانه ای بود که بر سر ملت ایران سایه افکنده است
پ ن:
۱)این روزها با اینکه سعی میکنم سرم را با درس خواندن بیشتر گرم کنم اما به شدت گرفته ام.
همه چیز آنگونه که باید نیست.گاهی یک چیز میتواند تمام معادلات را بر هم بزند.یعنی همه چیز به هم میخورد.یعنی همه چیز از نو که نه کلاً تمام میشود....
۲)آقای ... اول از همه باید تکلیف خود را با خود مشخص کند؛ چراکه اگر کسی میخواهد رییسجمهور شود و تصمیمات بزرگ بگیرد باید با دوری از هرگونه سردرگمی جسارت تصمیمگیری داشته باشد؛ بنابراین به نظر میرسد که آقای ... دغدغه رای آوردن دارد که نمیتواند تصمیم نهایی خود را اتخاذ کند.
برای روشن شدن نقطه ها به وبلاگ من او مراجعه کنید.من هم همینطور
۳)...
نیاز به مرخصی و سفر...