نا گفته های یک...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۱/۱۱/۲۵
    ...
پربیننده ترین مطالب

۱۳ مطلب در بهمن ۱۳۸۵ ثبت شده است

۰۶
بهمن
شرمگین است، فرات را مى‏گویم. آن روز همان‏طور جارى بود; در راهى که دشمنان حسین‏علیه السلام انتخاب کرده بودند. فرات نمى‏خواست این‏گونه جارى باشد. اما راه سعادت را بر او بسته بودند; راهى که به کوچه‏هاى پر عطش شهادت ختم مى‏شد. فرات جارى بود; اما نه به سوى آنهایى که خود مى‏خواست. فرات مى‏رفت; اما نه به آنجایى که خود آرزو مى‏کرد.
فرات در اندوه خویش غوطه‏ور بود که مردى را سوار بر اسب و مشک بر دوش دید. مردى که ساقى تشنه لب‏هاى کربلا بود. خروشى وجود فرات را فرا گرفت و عشق ساقى، رود را سرشار از مهر کرد. عباس دست‏ بر آب برد. دل فرات مثل سیر و سرکه مى‏جوشید. انگار اقیانوسى قسمتى از وجودش را ارزانى فرات مى‏کرد. به او گفت: «تو دریایى که از دیار نور مى‏آیى و من رودى کوچکم در برابر بزرگى‏ات.»
عباس مشتى از آب را برداشت; اما آن‏سو چشم‏هایى در انتظار بودند. از همه مهم‏تر مشک بود. کاسه دست عباس شکست و آب بر فرات جارى شد. او مشک را از ایثار پر کرد تا به سوى تشنه‏لبان روانه شود; اما...

  • سید مهدی
۰۲
بهمن

معذرت

 

 

 

خداوندا بلندای دعایت را عطایم کن

 

تو معشوق همه عالم

 

از این پس عاشقی را پیشه ام فرما

 

خدایا راستش من آدمیزادم

 

گاه گاهی گر گناهی می کنم

 

طغیان مپندارش

 

 

کریما من گناهی بنده ای دارم

 

و تو بخشایشی جنس خدا

 

آیا امید بخشم بی جاست؟

 

خودت گفتی بخوان

 

می خوانمت اینک مرا دریاب

 

به چشمانی که می جوید تو را نوری عنایت کن

 

و خالی دو دست کوچکم را

 

هدیه ای اینک عطا فرما

 

خودت گفتی کسی را دست خالی برنگردانید

 

کنون ای اولین و آخرینم

 

بارالها راست می گویم

 

دگر من با خدایم آشتی هستم

 

ببخشا آن گناهانی که دور از چشم مردم

 

در حضورت مرتکب گشتم

  • سید مهدی
۰۱
بهمن

ادامه مطلب
+ نوشته شده در  ساعت &nbsp توسط   | 

 
  • سید مهدی