نا گفته های یک...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۱/۱۱/۲۵
    ...
پربیننده ترین مطالب
۰۴
دی

 

یه لینک توپ در خصوص آقای کمپوت الصفات 

  • سید مهدی
۰۴
دی

آیت الله خوشوقت درباره حضرت رقیه(س) چه گفت؟

آنانی که سالیان سال با آیت الله خوشوقت مجالست داشتند، همگی بر منش و روش این عالم فرزانه صحه می گذارند که به هیچ وجه راضی به انتشار نظرات اختلافی نیستند، خصوصا آنچه که مربوط به دستگاه سیدالشهدا علیه السلام است و شنیده ها حاکی از آن است که این استاد اخلاق از انتشار آن ابراز نارضایتی کرده اند.

انتشار سخنان حضرت آیت الله خوشوقت از اساتید اخلاق به نام کشور درباره حضرت رقیه (س) و عزاداری امام حسین علیه السلام، بهانه ای شد تا عده ای آگاهانه و ناآگاهانه سیل هجمه و توهین ها را علیه این عالم ربانی و انقلابی نثار کنند.
به گزارش رجانیوز، رسانه ملی در برنامه مناسبتی "راه سعادت" که در دهه اول ماه محرم الحرام و در یکی از پر بازدیدترین ساعات تلویزیون روی آنتن برد، اقدام به پخش سخنان حضرت آیت الله خوشوقت کرد که در بخشی از آن، این شاگرد برجسته امام و علامه طباطبایی به پرسشی درباره حضرت رقیه (س) پاسخ داد.
"انکار حضرت رقیه (س) در سیمای جمهوری اسلامی" عنوانی بود که برخی از رسانه های خاص از سخنان آیت الله خوشوقت برگزیدند و این درحالی بود که در همان فیلم منتشر شده در صدا و سیما نه تنها هیچ بحثی دال بر انکار حضرت رقیه (س) مطرح نشده بلکه بر وجود این دختر نازدانه و قبر مطهر او تاکید شده است.
این موضوع بهانه مناسبی به دست جمع معدودی که از مواضع سیاسی و انقلابی آیت الله خوشوقت در دفاع از حریم ولایت دلگیر بودند داد که با سوء استفاده از محبت تمام نشدنی محبان اهل بیت علیهم السلام به دستگاه امام حسین علیه السلام، کینه های به اصطلاح بدریه و خیبریه خود از نظام را بر سر یکی از طرفداران سر سخت و استوار آن خالی کنند.
اگرچه واضح است حساب برخی از نوکران دلسوز اهل بیت علیهم السلام که از فرط محبت به حضرت رقیه (س) از دایره انصاف خارج شدند را با کسانی که در لباس دین، نظام اسلامی را کنار گذاشته و با فریاد وا اسلاما، غرض ورزانه پنجه به چهره یاران انقلاب کشیدند، جداست.
آنانی که سالیان سال با آیت الله خوشوقت مجالست داشتند، همگی بر منش و روش این عالم فرزانه صحه می گذارند که به هیچ وجه راضی به انتشار نظرات اختلافی نیستند، خصوصا آنچه که مربوط به دستگاه سیدالشهدا علیه السلام است و شنیده ها حاکی از آن است که این استاد اخلاق از انتشار آن ابراز نارضایتی کرده اند.
اینکه صدا و سیما پس از سال ها عدم پخش منبرهای پر تاثیر این عالم فرزانه، به دنبال انتشار سخنان عالمانی هم چون آیت الله خوشوقت بر آمده، مایه امیدواری است و انتظار افزایش ساعات این نوع برنامه ها خصوصا منبر حضرت آیت الله خوشوقت است، اما اقدامی که در ماجرای اخیر یعنی پخش نظرات اختلافی با یک عالم ربانی صورت گرفت، اگرچه منشاء آن - با حسن ظن - از کج سلیقگی باشد اما متحمل هزینه های سنگینی شد که جبران آن سخت است.
جالب است آنچه که دستمایه سیل اهانت ها و قضاوت های علیه آیت الله خوشوقت شد، نظرات کامل و جامع این استاد اخلاق درباره حضرت رقیه سلام الله علیها نبود و در این میان آنچه که به فراموشی رفت عنصر زمان و مکان و نیت پاسخ دهنده در پاسخگویی بود، که به طور کامل بیان نشد و دستاویزی برای مغرضان و ناآگاهان ایجاد کرد.
در ادامه فیلم نظرات جامع این عالم وارسته در باره حضرت رقیه (س) را می بینید و می خوانید:
دانلود
آیت الله خوشوقت: ان شاءالله، از برکات حضرت رقیه (س) سابقا و لاحقا برخوردار خواهیم بود
آیت الله خوشوقت در سخنان خود تاکید کرد: تمام آنهای که در دائره عاشورا بودند دارای فضیلت های زیاد و امتیازات فراوانی غیر قابل شمارش هستند،چون کاری که اینها کردند بی نظیر بود.
وی با بیان اینکه از اول خلقت انسان و از امروز تا روز آخری که انسان بر زمین زندگی می کند، این دستگاه منحصر به فرد است، افزود: بنابر این از بچه کوچک گرفته تا پیرمرد کربلا همه دارای امتیازند.
این شاگرد برجسته امام و علامه طباطبایی در ادامه با تاکید بر اینکه حضرت رقیه (س) عائله امام حسین علیه السلام بود، افزود: آن طور که در مقاتل نوشتند حضرت رقیه سه یا چهار سال داشت و جزء اسرا و عائله امام حسین علیه السلام بود.
به گفته آیت الله خوشوقت پدر حضرت رقیه حتما یا امام حسین علیه السلام است یا سایر شهدای کربلا، زیرا به اختلاف نوشته اند، برخی نوشته اند پدر ایشان امام حسین صلوات الله و سلامه علیه است برخی هم نوشته اند، نه.
وی با بیان اینکه حضرت رقیه (س) جزو عائله امام حسین علیه السلام بود و قبرش هم حتما آنجاست (سوریه)، ادامه داد: چون برخی از علما ذکر کردند ما به استناد آن هم می توانیم تمام کارهایی که درباره سایر شهدا انجام می دهیم درباره ایشان هم انجام دهیم از جمله عزاداری، پول خرج کردن، رفتن به زیارت.
آیت الله خوشوقت تصریح کرد: ان شاءالله، از برکات حضرت رقیه (س) هم سابقا و لاحقا برخوردار خواهیم بود.
وی در ادامه با اشاره به شهادت حضرت رقیه (س) در خرابه شام با بیان اینکه یزید ملعون دو دوره داشت، گفت: فکر این ملعون تا شام خرابه، فکر شیطانی بود و می خواست بکشد، اذیت کند، تحقیر کند، خودنمایی کند و بگوید که من پیروز شدم.
آیت الله خوشوقت اظهار داشت: اما بعد از خطبه ای که امام سجاد علیه السلام خواند، مردم تازه فهمیدند که اینها ( یزید و دار و دسته اش) دروغ می گفتند، آنها خارجی نبودند، بلکه پسر پیغمبر را کشتند و با این خطبه اوضاع برگشت.
این استاد اخلاق ادامه داد: شهادت حضرت رقیه نیز در خرابه اتفاق افتاد و کمک کرد تا تخت و تاج یزید بیشتر به باد رود.
اولین عزاداری در زمان پیامبر اکرم (ص) اتفاق افتاد
آیت الله خوشوقت در ادامه با بیان اینکه عزاداری ادوار مختلفی داشت، گفت: اولین عزاداری زمان خود پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله بود ایشان قبل از تولد امام حسین علیه السلام گریه می کرد، امیر المومنین ع گریه می کرد و همه شان گریه می کردند.
وی ادامه داد: آن زمان آسان ترین و بی هزینه ترین وسیله عزاداری گریه بود اما بعد که حکومت شیعه در ایران تشکیل شد سلیقه های مختلف در عزاداری پیدا شد، یکی سینه زنی بود و یکی زنجیر زنی و ...
این شاگرد امام و علامه طباطبایی افزود: همه اینها در عرف ما عزاداری است، اما آسان ترین و ارزان ترینش همان گریه است، چون همه انسان ها عاطفه دارند گریه به دنبالش می آید.
آیت الله خوشوقت در عین حال تاکید کرد که تمام این عزاداری ها باید با نیت عزاداری باشد.

  • سید مهدی
۰۳
دی


چقدر دلم تنگ است

خواستم بگویم تنگ زینب است

شرم آمد و سکوت

و من در جاده های تنهایی میمانم

دست به دامن چه کسی شوم...

 

  • سید مهدی
۲۰
آذر

وقتی صداها برایت گنگند

و مدام در گوشت اذان می گویند

میمانی که اذان آمدنت است  یا وقت رفتن

چه حالی دارد این روزهای سرد و ساکت

                                                     حتی تو هم سکوت کرده ای...  غریبه

  • سید مهدی
۱۸
آبان

v

کاروان می رسد از راه‌، ولی آه

چه دلگیر چه دلتنگ چه بی تاب

دل سنگ شده آب ، از این ناله‌ی جانکاه

زنی مویه کنان ، موی کنان

خسته، پریشان، پریشان و پریشان

شکسته ، نشسته‌ ، سر تربت سالار شهیدان

شده مرثیه خوان غم جانان

همان حضرت عطشان

همان کعبه‌ی ایمان

همان قاری قرآن ، سر نیزه‌ی خونبار

همان یار ، همان یار ، همان کشته‌ی اعدا.

کاروان می رسد از راه ، ولی آه

نه صبری نه شکیبی

نه مرهم نه طبیبی

عجب حال غریبی

ندارند به جز ماتم و اندوه حبیبی

ندارند به جز خاطر مجروح نصیبی

ز داغ غم این دشت بلاپوش

به دلهاست لهیبی

به هر سوی که رفتند

نه قبری نه نشانی

فقط می وزد از تربت محبوب

همان نفحه‌ی سیبی

که کشانده ست دل اهل حرم را.

 

کاروان می رسد از راه

و هرکس به کناری

پر از شیون و زاری

کنار غم یاری

سر قبر و مزاری

یکی با تب و دلواپسی و زمزمه رفته

به دنبال مزار پسر فاطمه رفته

یکی با دل مجروح

و با کوهی از اندوه

به دنبال مه علقمه رفته

یکی کرب و بلا پیش نگاهش

سراب است و سراب است

دلش در تب و تاب است

و این خاک پر از خاطره هایی ست

که یک یک همگی عین عذاب است

و این بانوی دلسوخته‌ی خسته رباب است

که با دیده‌ی خونبار و عزاپوش

خدایا به گمانش که گرفته ست

گلش را در آغوش

و با مویه و لالایی خود می رود از هوش:

«گلم تاب ندارد

حرم آب ندارد

علی خواب ندارد»

یکی بی پر و بی بال

دل افسرده و بی حال

که انگار گذشته ست چهل روز

بر او مثل چهل سال

و بوده ست پناه همه اطفال

پس از این همه غربت

رسیده ست به گودال

همان جا که عزیزش

همان جا که امیدش

همان جا که جوانان رشیدش

همان جا که شهیدش

در امواج پریشان نی و دشنه و شمشیر

در آن غربت دلگیر

شده مصحف پرپر

و رفته ست سرش بر سر نیزه

و تن بی کفن او، سه شب در دل صحرا

رها مانده خدایا.

 

چهل روز شکستن

چهل روز بریدن

چهل روز پی ناقه دویدن

چهل روز فقط طعنه و دشنام شنیدن

چه بگویم؟

چهل روز اسارت

چهل روز جسارت

چهل روز غم و غربت و غارت

چهل روز پریشانی و حسرت

چهل روز مصیبت

چه بگویم؟

چهل روز نه صبری نه قراری

نه یک محرم و یاری

ز دیاری به دیاری

عجب ناقه سواری

فقط بود سرت بر سر نی قاری زینب

چه بگویم؟

چهل روز تب و شیون و ناله

ز خاکستر و دشنام

ز هر بام حواله

و از شدت اندوه

و با خاطر مجروح

جگر گوشه‌ی تو کنج خرابه

همان آینه‌ی فاطمه

جا ماند سه ساله

چه بگویم؟

چهل روز فقط شیون و داغ و

غم و درد فراق و

فراق و ... فراق و ...

چه بگویم؟

بگویم، کدامین گله ها را؟

غم فاصله ها را؟

تب آبله ها را؟

و یا زخم گلوگیر ترین سلسله ها را؟

و یا طعنه‌ی بی رحم ترین هلهله ها را؟

و یا مرحمت دم به دم حرمله ها را؟

 

چهل روز صبوری و صبوری

غم و ماتم دوری و صبوری

و تا صبح سری کنج تنوری و صبوری

نه سلامی نه درودی

کبودی و کبودی

عجب آتش و خاکستر و دودی و کبودی

به آن شهر پر از کینه و ماتم

چه ورودی و کبودی

در آن بارش خونرنگ

سر نیزه تو بودی و کبودی

گذر از وسط کوچه‌ی سنگی یهودی و کبودی

و در طشت طلا گرم شهودی و چه ناگاه

چه دلتنگ غروبی ، چه چوبی

عجب اوج و فرودی و کبودی

خدایا چه کند زینب کبری!

  • سید مهدی
۱۵
آبان
دیروز استاد وقتی اومد سر کلاس گفت عیدیاتون رو جا گذاشتم.طلبتون باشه برا بعد.امروز وقتی اومد سر کلاس بعد از تموم شدن درس به من گفت شما این پول ها رو بین بقیه تقسیم کن.به هر کس دو تا هزار تومنی بده.وقتی تقسیم شد به خودم دو تا هزاری اضافه داد.گفت چون شما مقسم بودی این هم اضافه تر.

چقدر جیگرم حال اومد.دو تا هزاری عیدی + دو تا هزاری حق تقسیم میشه 4000 تومن.یه کم بیشتر از یک دلار

آخ جون....

  • سید مهدی
۰۸
آبان
برام خیلیجالب بود.این قدر که بعد از شنیدن این چندتا جمله یه حس عجیب داشتم.نقل به مضمون میکنم.چون حافظه ام ضعیف شده

استادمون میگفت : حاج آقا گاهی خیلی عجیب مناجات میکنه.داشت تو حرم حضرت معصومه سلام الله علیها  با امام کاظم علیه السلام مناجات می کرد و می گفت من به زیارت دخترت اومدم.تو هم بچه هام رو حفظ کن...

چقدر بعضیا راحت دعا میکنن.چقدر بعضیا راحت مناجات می کنن.آدم حسرت  می خوره.

بعد ما میایم و کلی الفاظ رو هم سوار می کنیم  و آخرش نمی فهمیم چی گفتیم...

  • سید مهدی
۰۴
آبان
و خدایم عرفه را برایم رساند
برای من
من عرف نفسه
فقد عرف ربه...
چه زیباست مهلت توبه و عاشق شدن دوباره
خدایا طعم عشقت را به من بچشان
اللهم أذقنا برد عفوک وحلاوة مناجاتک
خدایا امروز می خواهم حرف بزنم
با تو
با زبان عشق و احساس
با زبان حسین
حسین...
و حسین حرکت کرد
از مکه به قربانگاه عشق...
حسین حرکت کرد به منای عششق
برای ندای عشق
یا فدای عشق
حسین حسین
حسین...

۰------------------------------

 

هنوز هم کوفه میا!
-----
چیزی عوض نشده
فقط تقویم ها شیک تر شده اند
و سال هاست دو روز پشت سر هم سرخ اند
می گویی نه
مسلمی بفرست
تا از بلندترین برج پایتخت
پرتش کنیم!

نامه های کوفی | سعید بیابانکی

  • سید مهدی
۰۱
آبان
فیلم : بهانه های عاشقی
این مطلب قدیمی بود.توی وبلاگم گذاشته بودم.اما برای خالی نبودن  عریضه...
بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه پیش تصادفاً تلوزیون را روشن کردم که دیدم دارد فیلم سینمایی پخش میکند.نشستم و نگاه کردم.فیلم بهانه های عاشقی بود. کمی از فیلم که گذشت بدنم لرزید.آخر نمیدانم کارگردان این فیلم چه چیز را میخواسته ثابت کند.متاسفانه (یا خوشبختانه) اواسط فیلم برق منزل قطع شد و موفق به دیدن فیلم نشدم.اما دیشب متوجه شدم که بناست تکرار آن به نمایش در آید. مجدداً فیلم را دیدم.حس بدی دست داده بود.آنقدر این فیلم ناشیانه و بد ساخته شده بود که مطمئن شده بودم که کارگردان آن نه تنها از اردوهای راهیان نور چیزی نمیداند حتی زحمت کشیدن یک بار بازدید از مناطق جنگی را هم به خود نداده و از خادمین شهدا هم چیزی نمیداند. خادمینی که بدون هیچ چشم داشتی به مناطق جنگی و زیارتی جنوب میروند و با چه مهربانی و گشاده رویی از زائران پذیرایی میکنند. مراسم استقبالی که در هنگام ورود کاروان ها برگزار میکنند و....

اما چند نکته جالب

1)      محل استراحت خواهران زائر که گویی در هتل اقامت داشتند.(راستش ما خبر نداشتیم در این 5 یا 6 سالی که کاروان میبردیم خواهران در هتل مستقر میشدند و ما در بیمارستان های صحرایی.شاید هم در بیمارستان  های صحرایی هتل تاسیس کرده اند)

2)      اینکه در هر کاروان یک فرد نظامی یا بسیجی  و حتماً با لباس فرم و آن هم با اسلحه باید حضور داشته باشد. ما که در این چند سال اصلاً رنگ اسلحه ندیدیم.

3)      ایستگاه های صلواتی سلف سرویس؟؟؟

4)      نحوه پوشش دو زائر دختری که یکی از آنها از خارج آمده بود.

5)      وحشی و عقده ای نشان دادن فرد بسیجی که عشق زور گویی و تفنگ داشت

6)      ترسو نشان دادن جوان  به اصطلاح خادم هنگام بر خورد با مین

7)      اکراه در دادن چفیه به یکی از آن جوانان

8)      دست به چفیه بودن جوان خادم در اکثر صحنه ها که بسیار به چشم می آمد

9)      راحت پیدا شدن  استخوان و پلاک توسط یکی از جوان ها در معبری که پاک سازی شده بود آن هم از سطح زمین

10)   خواندن اسم و مشخصات شهید  پیدا شده از روی پلاک(من تاحالا هر چی پلاک دیدم روش فقط شماره بود.نه اسم)

راستی ارتباط پخش فیلم با تصادف این اتوبوس جدید چیه؟؟؟
  • سید مهدی
۲۹
مهر
برای ثبت بقیع در یونسکو به ثبت و تایید 50,000 نفر نیاز است. شما هم می توانید برای شرکت در این طرح و کمک به ثبت این مکان عظیم جهان تشیع همین الان به آدرس اینترنتی

 http://dar-alhuda.net   بروید و ثبت نام کنید.

  • سید مهدی