نا گفته های یک...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۱/۱۱/۲۵
    ...
پربیننده ترین مطالب

Title-less

سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۸۸، ۰۳:۵۸ ق.ظ

حرف‌هایت به طفلان حسودی می‌ماند که القضا در بازی، شکست هم خورده‌ است و حالا در جستجوی راهی برای جبران کمبودهای شخصیتی خود، به پدر هم‌بازی‌ها ناسزا می‌گوید که "اصلاً من و طایفه‌ام هم‌جنس شماها نیستیم!"

آهای! هادی غفاری! من یک نسل سومی هستم. برخلاف برخی از نسل اول و دوم، انقلاب را نه با آدم‌هایش که با مبانی و آرمان‌هایش شناختم؛ و با سیره‌ی علمی و عملی رهبر آسمانی‌اش (آن هم نه از روی خاطرات متزاحم و شاید متناقض! بلکه از درون سطر به سطر صحیفه‌ی نورانی‌اش و از لابه‌لای کتاب‌های الهی‌اش).

من یک نسل سومی هستم. پیوند یک نسل سومی با عالم و آدم، فقط و فقط بر اساس عقیده است و آرمان. این یعنی با هیچ کس عقد اخوت نبسته‌ است و نسبت به هیچ کس هم احساس سمپاتی ندارد! و نیز به خود باورانده است که انقلاب، اگرچه نمایی بیرونی نیز دارد اما همواره انقلاب درون است. یعنی تا زمانی تداوم دارد که جانی شوریده و سرشار از شعور داشته باشی و زمانی استحاله می‌شود که حتی یک بند بر دست و پای وجود باطنی‌ات ببندی. چه چند روز بعد از به ثمر نشستن انقلاب در بیرون باشد، یا چند ماه و یا چند سال! شرحش را شاید برایت بگویم. خطاب این محاجه هم البته تو نیستی بلکه تمام آن‌هایی هستند که شبیه آن‌چه تو در سر داری، توهماتی در سر دارند.

آهای! هادی غفاری! گمان باطل نکنی که آداب گفت‌وگو با بزرگتر از خود را نمی‌دانم. حرف‌هایت مجابم کرد که با جرأت این‌گونه خطابت کنم. که حرف‌هایت به طفلان حسودی می‌ماند که القضا در بازی، شکست هم خورده‌ است و حالا در جستجوی راهی برای جبران کمبودهای شخصیتی خود، به پدر هم‌بازی‌ها ناسزا می‌گوید که "اصلاً من و طایفه‌ام هم‌جنس شماها نیستیم!".

آهای! هادی غفاری! فعلاً نه به مساحت تعلقاتت کار دارم و نه به جنس جوراب‌هایت که اجالتاً آن‌ها را فقط شنیده‌ام. تو که ادعا کردی "ما با ولایت فقیه مشکل نداریم"! در تاریخ انقلاب اسلامی کم نیستند امثال آن شیخ ساده‌لوحی که روزی گمان می‌کردند «ولایت فقیه» خلعتی است که بر قامت ناساز بی‌اندام آن‌ها دوخته شده است. عجیب هم نبود اگر کتاب بنویسند درباره‌اش که "اصلاً ما خودمان ولایت فقیه را ساخته‌ایم"! اما وقتی که خلعت از آن‌ها باز ستادند و به اهلش سپردند، از کوزه‌ی باطن‌اشان همان برون تراوید که حقیقت‌اشان بود. او که آن بود، آن شد، تو دیگر توهم چه در سر داری؟

آهای! هادی غفاری! فعلاً نه به مساحت تعلقاتت کار دارم و نه به جنس جوراب‌هایت که اجالتاً آن‌ها را فقط شنیده‌ام. تو که ادعا کردی "درس‌هایی آن‌چنان" خوانده‌ای! احتمالاً شاگرد خوبی نبودی که این گزاره‌ی اصلی استاد را فهم نکردی: «نگذارید که قواى جوانى از دست‌تان برود. هرچه قواى جوانى از دست برود ریشه‏هاى اخلاقِ فاسد در انسان زیادتر مى شود و مشکل‌تر، جهادْ مشکل‌تر. جوان زود مى‏تواند در این جهاد پیروز بشود؛ پیر به این زودی‌ها نمى‏تواند. نگذارید اصلاح حال خودتان از زمان جوانى به زمان پیرى بیفتد... انسان تا قواى جوانى‏اش هست و تا روح لطیف جوانى هست و تا ریشه‏هاى فساد در او کم است، مى‏تواند اصلاح کند خودش را. لکن اگر چنانچه ریشه‏هاى فساد در انسان ریشه‏اش قوى شد، ملکه‌ی انسان شد فسادها، آن وقت است که امکان ندارد»(1). و آنکه مجاهدت درونی نکرده باشد، چه سودش می‌بخشد مجاهدت‌های احتمالاً شبانه‌روزی در بیرون. حالا دل‌ به "انس سلول‌های بدنت با سلول‌های زندان" خوش کرده‌ای؟! زنهار! «یکى از مکاید شیطان که شاید بزرگ ترین آن باشد... استدراج است»(2). آنک که انگشت در حلق می‌نهادی و عقده‌های بیست و چند ساله‌ات را قی می‌کردی، گویا قوه‌ی شاعره‌ات را نیز بالا آوردی و شاید هم از سر کهولت به این روز افتاده‌ای که بالاخره پیری است و کندی ذهن! مخصوصاً اگر بی‌تقوا بوده باشی. که نشان دادی بوده ای!

آهای! هادی غفاری! فعلاً نه به مساحت تعلقاتت کار دارم و نه به جنس جوراب‌هایت که اجالتاً آن‌ها را فقط شنیده‌ام. تو که ادعا کردی "امام به من نگفت ولایت فقیه را نشناخته‌ای"! حالا دیدی درد تو همان است که گفتم! گویا فراموش کردی! امام این را هم به تو نگفت که «اینجانب که از سال‌هاى قبل از انقلاب با جنابعالى ارتباط نزدیک داشته‏ام و همان ارتباط بحمداللَّه تعالى تاکنون باقى است، جنابعالى را یکى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى‏دانم و شما را چون برادرى که آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن هستید و از مبانى فقهى مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانبدارى مى‏کنید، مى‏دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى از جمله افراد نادرى هستید که چون خورشید، روشنى مى‏دهید»(3). و این را که «...باید اشخاصى هم که گوینده هستند بیایند در دانشگاه و من پیشنهاد مى‏کنم که آقاى آقا سید على آقا بیایند، خامنه‏اى. شما ممکن است که بروید پیش ایشان از قول من بگویید ایشان بیایند به جاى آقاى مطهرى. بسیار خوب است ایشان، فهیم است؛ مى‏تواند صحبت کند؛ مى‏تواند حرف بزند»(4). و این را «جنابعالى که بحمداللَّه به حُسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستید به امامت جمعه تهران منصوب مى‏باشید»(5). امام پس از ترور تو نبود که گفت «اکنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما که از سلاله‌ی رسول اکرم و خاندان حسین بن على هستید و جرمى جز خدمت به اسلام و کشور اسلامى ندارید و سربازى فداکار در جبهه جنگ و معلمى آموزنده در محراب و خطیبى توانا در جمعه و جماعات و راهنمایى دلسوز در صحنه انقلاب مى‏باشید، میزان تفکر سیاسى خود و طرفدارى از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند. اینان با سوء قصد به شما، عواطف میلیون‌ها انسان متعهد را در سراسر کشور بلکه جهان جریحه‏دار نمودند. اینان آن‌قدر از بینش سیاسى بى‏نصیبند که بى‏درنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایات دست زدند و به کسى سوء قصد کردند که آواى دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین انداز است. اینان در این عمل غیرانسانى به جاى برانگیختن و رعب، عزم میلیونها مسلمان را مصمم‏تر و صفوف آنان را فشرده‏تر نمودند. آیا با این اعمال وحشیانه و جرایم ناشیانه وقت آن نرسیده است که جوانان عزیز فریب خورده از دام خیانت اینان رها شوند و پدران و مادران، جوانان عزیز خود را فداى امیال جنایت‌کاران نکنند و آنان را از شرکت در جنایات آنان برحذر دارند؟ آیا نمى‏دانند که دست زدن به این جنایات، جوانان آنان را به تباهى کشیده و جان آنان به دنبال خودخواهى مشتى تبهکار از دست مى‏رود؟ ما در پیشگاه خداوند متعال و ولى بر حق او حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا فداه- افتخار مى‏کنیم به سربازانى در جبهه و در پشت جبهه که شب‌ها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالى به سر مى‏برند. من به شما خامنه‏اى عزیز، تبریک مى‏گویم که در جبهه‏هاى نبرد با لباس سربازى و در پشت جبهه با لباس روحانى به این ملت مظلوم خدمت نموده، و از خداوند تعالى سلامت شما را براى ادامه‌ی خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم»(6). به تو نگفت «شما اگر گمان بکنید که در تمام دنیا، رئیس جمهورها و سلاطین و امثال اینها، یک نفر را مثل آقاى خامنه‏اى پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى‏اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى‏کنید. ایشان را من سال‌هاى طولانى مى‏شناسم، و در آن زمانى که اوّل نهضت بود ایشان وارد بود و به اطراف براى رساندن پیام‌ها تشریف مى‏بردند، و بعد از این هم که این انقلاب به اوج خودش رسید، ایشان حاضر واقعه بود همه جا، تا آخر و حالا هم هست. یک نعمت خدا به ما، این است که داده...»(7).

نه تنها این‌ها را به تو نگفت که اساساًً تو و امثال تو کوچک‌تر از آن بودید که امام وقتش را صرف‌تان کند. اگرچه یک بار برای همیشه با ریشه‌ی شجره‌ی خبیثه‌اتان برخوردی آن چنان کرد که می‌دانیم و می‌دانند! توهم چه چیزی پیدا کرده‌ای؟ گویا نمی‌دانی که در تاریخ انقلاب اسلامی چگونه ثبت شده‌اید، تو و بزرگ‌تر از تو!

آهای! هادی غفاری! فعلاً نه به مساحت تعلقاتت کار دارم و نه به جنس جوراب‌هایت که اجالتاً آن‌ها را فقط شنیده‌ام. اما حداقل این را فراموش نکن. که آدم هرقدر هم فراموشکار باشد، باز مستقلات عقلیه را فهم می‌کند! و ضرب‌المثل‌ها از این جمله‌اند. و اساساً یک وجه ضرب‌المثل به این است که مراقب باشیم مشمول آن نشویم. القصه حرف‌هایت مرا به یاد آن ضرب‌المثل انداخت که «وقتی شهر شلوغ شود، ...هم هفت‌تیرکش می‌شود». آنک که انگشت در حلق می‌نهادی و عقده‌های بیست و چند ساله‌ات را قی می‌کردی، گویا قوه‌ی شاعره‌ات را نیز بالا آوردی و شاید هم از سر کهولت به این روز افتاده‌ای که بالاخره پیری است و کندی ذهن! مخصوصاً اگر بی‌تقوا بوده باشی، که نشان دادی بوده‌ای!

پی‌نوشت:

1. صحیفه امام؛ ج‏8؛ ص300
2. صحیفه امام؛ ج‏20؛ ص 436
3. صحیفه امام؛ ج‏20؛ ص 455
4. صحیفه امام؛ ج‏8؛ ص 138
5. صحیفه امام؛ ج‏12؛ ص 116. دقت در فعل «می‌باشید» حقیقتی بزرگ را آشکار خواهد کرد.
6. صحیفه امام؛ ج‏14؛ ص503
7. صحیفه امام؛ ج‏17؛ ص 271

  • سید مهدی

نظرات  (۳)

  • مسعود ( 53 سال زندگی ) ( سالهای سوخته )
  • سلام دوست من ؟

    خوبی ؟


    خیلی دوست دارم به وب لاگ 53 سال زندگیم سر بزنی و خاطراتمو بخونی .

    چون می دونم که عمر انسان اون قدر بلند نیست که بخواد همه چیز را تجربه کنه .

    یادت باشه دنیا کلاسه درسه و یادمون نره که از این کلاسه درس رو سفید بیرون بیاییم .

    اگه خاطراتم را دوست داشتی بخونی از پست اول بخون .

    اگه خواستی حرفی بزنی تو پست پایینی حرفتو بزن برام ؟


    منتظرتم

    در پناه حق

    یا حق

    مسعود 53 ساله از انگلستان
    با سلام و خسته نباشی خدمت شما دوست عزیز
    پیش ما بیا و از قالب هامون دیدن کن ضرری نداره
    و از هر کدومش هم خوشت اومد بردار
    اگه با تبادل لینک هم موافقی خبر بده منتظرم
    حرف‌هایت به طفلان حسودی می‌ماند که القضا در بازی، شکست هم خورده‌ است
    همین هادی غفاری ها را بس است.
    یا علی مددی ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی