عصر جمعه
از دویست نفری که در این آزمون شرکت کردند، شخصی که استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد. او نوشته بود: سوئیچ ماشین را به پزشک میدهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رویاهایم منتظر اتوبوس میمانیم شرح حکایت
همه می پذیرند که پاسخ فوق بهترین پاسخ است، اما هیچکس در ابتدا به این پاسخ فکر نمی کند. چرا؟ زیرا ما هرگز نمیخواهیم داشتهها و مزیتهای خود را (ماشین) از دست بدهیم. اگر قادر باشیم خودخواهیها، محدودیتها و مزیتهای خود را از خود دور کرده یا ببخشیم گاهی اوقات میتوانیم چیزهای بهتری به دست بیاوریم تحلیل فوق را میتوانیم در یک چارچوب علمیتر نیز شرح دهیم: در انواع رویکردهای تفکر، یکی از انواع تفکر خلاق، تفکر جانبی است که در مقابل تفکر عمودی یا سنتی قرار میگیرد.
در تفکر سنتی، فرد عمدتاً از منطق، در چارچوب مفروضات و محدودیتهای محیطی خود، استفاده میکند و قادر نمیگردد از زوایای دیگر محیط و اوضاع اطراف خود را تحلیل کند.
تفکر جانبی سعی میکند به افراد یاد دهد که در تفکر و حل مسائل، سنتشکنی کرده، مفروضات و محدودیت ها را کنار گذاشته، و از زوایای دیگری و با ابزاری به غیر از منطق عددی و حسابی به مسائل نگاه کنند. در تحلیل فوق اشاره شد اگر قادر باشیم مزیتهای خود را ببخشیم می توانیم چیزهای بهتری به دست بیاوریم. شاید خیلی از پاسخ دهندگان به این پرسش، قلباً رضایت داشته باشند که ماشین خود را ببخشند تا همسر رویاهای خود را به دست آورند.
- ۸۷/۰۳/۳۰
داشتم اینو می خوندم که هی به ذهنم متواتر می شد که به سبک مصلا ترانه باشه
عصر یک جمعه دلت را - بتکان به سمت راهی
که پراست از بی قراری - که پر است از هرم اهی
می شود پرنده باشی - توی هر کوچه ی بن بست
می شود سر بگذاری روی هر دیوار و چاهی
می شود سر بگذاری روی دیوار مدینه
بزنی به زیر گریه ...
ببخشین وقتتان را گرفتم
منتظر حضورتون هستم