آقای محتشمی نمی فهمید یا خود را به نفهمی زده اید؟؟؟؟
آقای محتشمی شما چرا؟
علی رغم اینکه سعی میشود در این وبلاگ از پرداختن به مسائل سیاسی و وارد شدن به جناح بازی های امروزی پرهیز شود اما اهانت به حضرت علامه مصباح یزدی را موضوع سیاسی نمیدانم بلکه موضوعی کاملا مرتبط با مسائل دین وحوزه میدانم لذا برآن شدم تا به آقای محتشمی بگویم شما در یادگیری اندیشه ها وافکار امام (ره) نمره قبولی دریافت نکردید چرا که شما باید بیش از دیگران از اندیشه های امام آگاه باشید و از ایشان درس گرفته باشید.
آیتالله مصباح یزدی شخصیتی است که تمام عمر خود را صرف خدمت به اسلام و حوزه های علمیه و تربیت طلاب فاضل کرده است و جسارت به چنین شخصیتی شایسته افرادی که مدعی هستند از نزدیکان امام(ره) بوده اند، نیست.
آقای محتشمی: شما باید در قبال اتهاماتی که به آیت الله مصباح یزدی نسبت داده اید در محضر خداوند و حوزه های علمیه پاسخگو باشید.
آقای محتشمی: آیا درباره این حرکتی که در پیش گرفته اید اندیشه کرده اید ؟
آقای محتشمی: آیا تعابیر ارزشمند رهبر انقلاب درخصوص آیت الله مصباح مبنی بر اینکه ایشان خلأ علامه طباطبایی و شهید مطهری را جبران می کنند، شنیده اید؟
آقای محتشمی: اهانت به شخصیتی که خدمات فراوانی به اسلام و انقلاب کرده و مورد تایید و محبت ولی فقیه و همه علماست، برای چیست؟
آقای محتشمی: شما چرا؟
حضرت آیت الله مصباح یزدی شخصیتی است که از حنجرهاش فریاد همه شهیدان خمینى به گوش مىرسید، شخصیتی که یکه و تنها سینه خود را در مقابل همه جریانهاى فکرى، سیاسى و فرهنگى که مىرفتند تا به ساحت مقدس »حسینیه امام« اهانت کنند سپر کرد، عالمی که بوى جوانى، بوى عطر شهادت، بوى ولایت مدارى، بوى انتظار از پرچم فداکارى و مجاهدتش به مشام مىرسد.
استادی که سخنرانىها، موضعگیرىها، هدایتهاى فکرى و معنوى، آرایش صف روکردگان به قبله غرب را در هم شکست و به تنهایى درچند سنگر سیاست و فرهنگ و... جنگید، پرده از چهره نقاب نفاق و نفاق نویین برداشت، ایستاد اما هرگز طوفان تهمت و افترا او را خم نکرد و چنان بذرى در نهاد جوانان غیور و ولایت مدار کاشت که جوانههایشان نه تنها در برابر طوفانهاى سهمگین لیبرال دمکراسى سر خم نکردند بلکه اگر سر از تن آنان هم جدا شود هرگز پشت به رهبرى نخواهند کرد، درود بر او که فریاد همه شهیدان خمینى، و بهشتى و مطهرى و خامنهاى است.
آیا براستی حضرت آیت الله مصباح یزدی را میشناسیم؟
۱-از فرمایشات حضرت امام خمینى (ره) به نقل از آیت الله مسعودى: خمینى: "آقاى مصباح ذوشهادتین است".
2-مقام معظم رهبرى: بنده نزدیک به چهل سال است که جناب آقاى مصباح را مى شناسم و به ایشان به عنوان، یک فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحب نظر در مسایل اساسى اسلام ارادت دارم. "
" اگر خداى متعال به نسل کنونى ما، این توفیق را نداد که از شخصیت هایى مانند علامه طباطبائى و شهید مطهرى استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیمالقدر، خلاء آن عزیزان را در زمان ما پر کرده است. "
" من خدا را شکر و حمد مىکنم که نسل جوان ما در سراسر کشور به ایشان (آیتالله مصباح یزدى) شدیداً علاقمند و قدردان است
. " ۳-علامه طباطبایى(قدس سره) (به نقل از حجة الاسلام آقاى شیخ اصغرمروارید): "آقاى مصباح از بین شاگردان من مثل انجیر مى ماند که هیچ چیز آن دور ریخته نمى شود".
۴-شهید آیت الله بهشتى:vدوست عزیز و دانشمند محترم ... خیلی زودتر از این می خواستم برای شما نامه بنویسم ولى در پى ساعت دنجى بودم که بتوانم با آقاى مصباح که « مصباح دوستان »است با فکرى فارغ گفتگو کنم و از اینگونه ساعت ها کم بهره بردهام.
.........................
نقد اظهارات حجتالسلام والمسلمین محتشمیپور
پایگاه خبری یاران باران گزارشی را از سخنان جناب آقای سیدعلیاکبر محتشمیپور در مراسمی که از سوی امام جمعهی مستعفی اصفهان در حسینیه اعظم این شهر برگزار شد، ارائه داده است. مطابق با این گزارش آقای محتشمی اتهامات متعددی را متوجه آیتالله مصباح کرده که مهمترین آنها عدم برخورداری از سوابق انقلابی، نفی جمهوریت نظام و تحجرگرایی بود لذا سعی داریم در این نوشتار با استناد به اسناد موجود و مواضع آیتالله مصباح و مقام معظم رهبری نگاهی گذرا به میزان صحت ادعاهای آقای محتشمی بیاندازیم.
1. آیتالله مصباح و انقلاب
اتهام مخالفت و عدم همراهی آیتالله مصباح با انقلاب اسلامی اتهام جدیدی نیست و در رد این اتهام اسناد و مطالب زیادی منتشر شده است که جویندگان حقیقت میتوانند بر اساس آنها، به داوری بنشینند اما مروری بر مواضع شخص آقای محتشمی صفایی دیگر دارد.
آقای محتشمی در سال 1378 در مقالهای مفصل در روزنامهی بیان ضمن اشاره به کتاب اسناد انقلاب اسلامی نوشت: «ایشان (یعنی آیتالله مصباح) قبل از پیروزی انقلاب، جز چند اعلامیهای که قبل از قیام 15 خرداد (1342) و تبعید حضرت امام همراه با دهها نفر از فضلا و طلاب جوان حوزهی علمیهی قم امضا کرده است، تا آستانهی پیروزی انقلاب در هالهای از سکوت و پرداختن به امور شخصی، تحصیلی و ادارهی مؤسسهی در راه حق فرو رفته است، چیز دیگری در پروندهی خود ندارد.» وی در ادامه به تعدادی از اعلامیههایی که به امضای آیتالله مصباح رسیده و برخی اعلامیههایی که امضای ایشان را به همراه ندارد اشاره کرده و نتیجه میگیرد که: «از بررسی این سابقه برمیآید که جناب مصباح با نهضت و انقلاب و قیام ملت و امام نظر موافق نداشته و همراه نبوده است. آقای مصباح بعد از سرکوب خونین قیام 15 خرداد توسط رژیم شاه، به شدت از جریان مبارزه و نهضت اسلامی سرخورده و مخالف آن شده و ابایی از طرح مخالفت خویش نداشت!»(1) وی در همین مقاله مبارزات شهید نواب صفوی را نیز زیر سوال برد! در همان ایام پاسخی بر مقالهی آقای محتشمی نوشته شد اما روزنامهی بیان که دانستن را حق مردم میدانست(!) از انتشار آن خودداری کرد. این پاسخ مدتی بعد در روزنامهی رسالت به چاپ رسید(2) اما آنچه بیش از همه در مجموعه سخنان آقای محتشمی خودنمایی میکند، تناقضهای عجیبی است که در سخنان ایشان وجود دارد. وی از یک طرف ادعا میکند که آیتالله مصباح قبل از قیام 15 خرداد 1342با امام و انقلاب همراه بوده از طرفی دیگر در سخنان اخیر خود مدعی میشود که «یک روز هم با انقلاب و امام نبودند!» و در همین سخنرانی برخلاف ادعای گذشتهی خود، سال 1344 را به عنوان نهایت همراهی آیتالله مصباح با انقلاب دانسته و میگوید: «از سال 44 در تمام اعلامیههایی که علما و روحانیون قم و شهرستان ها امضا کردهاند حتی یک امضا از این آقا دیده نمیشود!» این در حالی است که خود ایشان در مقالهی یاد شده در روزنامهی بیان از اعلامیههایی نام میبرد که در سالهای 1356 و 1357 به امضای آیتالله مصباح رسیده است! به راستی این تناقضگوییها نشان از چه دارد؟! و دروغ چه فروغی دارد که این همه به آن توسل میشود؟! بر اساس کتاب اسناد انقلاب اسلامی دو نامه در سال 1342 وجود دارد که بعد از قیام 15 خرداد 42 به امضای آیتالله مصباح رسیده است، سه نامه در سال 1343 به امضای ایشان رسیده، پنج نامه در سال 1344، دو نامه در سال 1345، همچنین در این کتاب در فاصلهی سالهای 1346 تا 1349 هیچ اعلامیهای همراه با امضای هیچ یک از اساتید و فضلای حوزهی علمیهی قم به ثبت نرسیده و بالتبع امضای آیتالله مصباح هم نباید در این سالها دیده شود اما در سال 1349 یک نامه به امضای آیتالله مصباح دیده میشود. مجدداً در فاصلهی سالهای 1350 تا 1356 هیچ اعلامیهای همراه با ذکر اسامی اساتید و فضلای حوزهی علمیهی قم علیه رژیم دیده نمیشود که آیتالله مصباح نیز از این قاعده مستثنی نیست اما یک اعلامیه در سال 1356 و سه اعلامیه در سال 1357 به امضای آیتالله مصباح رسیده است. این در حالی است که امضای اعلامیه نمیتواند ملاک مناسبی برای ارزیابی میزان همراهی با انقلاب باشد به عنوان نمونه از جناب آقای محتشمی در فاصلهی سالهای 1342 تا 1356 تنها امضای چهار اعلامیه در این کتاب به ثبت رسیده است و جالب آنکه امضای ایشان پای هیچ اعلامیهای در سالهای اوج انقلاب یعنی سالهای 56 و 57 در این کتاب وجود ندارد!
2. آیتالله مصباح و جمهوریت نظام
آقای محتشمیپور در بخش دیگری از سخنان خود مدعی میشود که «فردی مطرح میکند که این جمهوریت که امام از آن دم میزند بر اساس مقتضیات قبل از انقلاب مطرح شده است و گرنه رأی مردم ملاک نیست و در اسلام جمهوری نداریم، یعنی این آقا که در رأس فرقه مصباحیه قرار گرفته است، به دنبال ریشه کن کردن افکار امام است.» چندی پیش نیز آقای خاتمی در گردهمایی منتخبان اصلاحطلب مجلس هشتم بر این اتهام البته بدون نام بردن از آیتالله مصباح تأکید کرد. این در حالی است که توجه به رأی و نظر مردم به عنوان عامل مقبولیت نظام همواره مورد تأکید آیتالله مصباح بوده است. به عنوان نمونه ایشان در این باره میگویند: « «رأى و رضایت مردم باعث به وجود آمدن حکومت مىشود... از آن حضرت [امام على(علیه السلام)] نقل کردهاند: لا رأى لمن لایُطاع(3) کسى که فرمانش پیروى نمىشود، رأیى ندارد. این سخنان همگى بیانگر نقش مردم در پیدایش و تثبیت حکومت الهى، خواه حکومت رسولاللَّه(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) و خواه حکومت فقیه در زمان غیبت، است... گر چه «مقبولیت» با «مشروعیت» تلازمى ندارد. اما حاکم دینى حقّ استفاده از زور براى تحمیل حاکمیت خویش ندارد.»(4) و یا میگویند: «حکومتهاى دیکتاتورى با استفاده از انواع ابزار نظامى و غیر نظامى و سایر نیرنگها و شگردها، پایههاى حکومت خود را مستحکم مىکنند...اما حکومتهاى مردمى قدرت خویش را از توده مردم اخذ مىکنند و اتکایشان به زور بازو و قدرت و ثروت افراد و گروههاى خاص نیست. اتکاى حکومت مردمى به عموم مردم است، خواه حکومت اسلامى باشد یا حکومت عرفى و سکولار... ما نیز هیچگاه نقش مردم را نفى نمىکنیم، بلکه بر اهمیت آن تأکید داریم. تا کمک مردم نباشد، فعالیتهاى اجتماعى، و به طریق اولى کار حکومت به سامان نمىرسد.»(5) همچنین میگویند: «دولت سالم، خواه «اسلامى» یا «سکولار»، باید اتکایش به قدرت مردم باشد...«بیعت» و همکارى مردم، زمینه عملى را براى انجام وظایف حاکم اسلامى فراهم مىسازد. این همان چیزى است که از آن به «مقبولیت» تعبیر مىشود... ما نیز هیچگاه نقش مردم را نفى نمىکنیم، بلکه بر اهمیت آن تأکید داریم.»(6) این جملات به تنهایی میزان صحت ادعاهای آقای محتشمی را بیان میکند.
3. آیتالله مصباح و اتهام تحجر
آقای محتشمی در قسمت دیگری از نظرات خود میگوید: «متأسفانه امروز افرادی که مسائل اولیه اسلام را درک نکردهاند، ایدئولوگ یک جریان تندرو شدهاند و هیچ تفاوتی بین فرقه مصباحیه و طالبان و جاهلان صدر اسلام وجود ندارد... شما متحجران و شما مقدسنماها که وقتی دیدید امام سر بر زمین گذاشت برخاستید.» این اولین باری نیست که آقای محتشمی و همفکرانشان اتهام تحجر را به آیتالله مصباح یزدی نسبت میدهند. پس از نهمین دور از انتخابات ریاست جمهوری و شکست جریان دوم خرداد این اتهام به شکل گستردهتری مطرح شد. حجج اسلام رسول منتجبنیا(7) و سیدمحمد خاتمی(8) این اتهامات را علیه آیتالله مصباح بیان کردند و روزنامههای جبههی دوم خرداد به تکرار و بازتولید این اتهامات روی آوردند. مقام معظم رهبری اما در واکنش به این سخنان فرمودند: «اتفاقاً کسانی که در مقابل جناح متعبد و پایبند ایستادند، به یک معنا بیشتر به تحجر و به طالبانیسم نزدیکترند، چون آنها هم نسبت به آموختهها و درسهای غربی تحجر دارند. هرچه غربیها گفتند، همان را صد درصد باید اجرا کرد؛ این تحجر نیست؟ تحجر همین است. تازه حرفهای جدید غربیها را به گوش ما نمیرسانند، حرفهای قرون نوزدهمی، حرفهای کهنه شده و حرفهای منسوخ را میآورند در جامعه مطرح میکنند؛ چه در سیاست، چه در اخلاق، چه در گرایش دینی، چه در شکل حکومت و چه در اقتصاد، متحجرانه و متعصبانه میایستند، اینکه بیشتر طالبانیسم است.»(9) اما متأسفانه آقای محتشمی مدت کوتاهی پس از علیرغم سخنان مقام معظم رهبری ضمن انتقاد شدید از آیتالله مصباح باز هم ایشان را به تحجر متهم کرد.(10) مقام معظم رهبری اما بار دیگر در جمع مسئولان دفتر تبلیغات حوزه علمیهی قم حضرات آیات مصباح یزدی و جوادی آملی را عقبهی تئوریک نظام نامیده و تعابیری چون: «شخصیتِ علمیِ روشنفکریِ برجسته» را برای ایشان به کار بردند.(11)
به هر حال حداقل سود مواضع آقای محتشمی آن است که متدینین را بار دیگر به یاد فضای تهمت و تخریبی میاندازد که در دوران حاکمیت دوم خرداد نسبت به دین و علمای آن شکل گرفته بود. فضایی که شخصیتهایی چون آقای محتشمیپور جزو معتدلهای آن محسوب میشدند!
آری هرچه به انتخابات ریاست جمهوری نزدیکتر میشویم، یادآوری آن فضا سودمندتر خواهد بود!
..........................
: متاسفانه برخی مدعیان خط امام راحل (ره) به جای طرد مطرودین امام به یاران امام و تئوری پردازان انقلاب اسلامی هتاکی و فحاشی میکنند.
حبیبی به سخنان محتشمی پور در اصفهان اشاره کرد و گفت: آیت الله مصباح یزدی از چهرههای برجسته و تاثیر گذار حوزه علمیه و از تئوری پردازان نامدار حکومت مبتنی بر ولایت فقیه هستند.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی اظهار داشت: سئوال از محتشمی پور این است که چرا در دوران هشت ساله به اصطلاح اصلاحات در مقابل تئوری پردازان سکولار سکوت کردید و در برابر توهین برخی از آنان که آموزههای امام خمینی را در حد سپردن به موزهها قابل اهمیت تلقی کردند موضع طرد و حداقل پاسخگویی اتخاذ نکردید.
حبیبی همگان را به بازخوانی وصیت نامه امام خمینی (ره) فراخواند و با اشاره به این که در بیست سال گذشته کشتی انقلاب اسلامی به زعامت مقام معظم رهبری در اقیانوس طوفانهای منطقهای و جهانی از مسیر اصلی منحرف نشده است، خاطرنشان کرد: چرا برخی به جای سینه سپر کردن در برابر آمریکا، در مقابل یاران با وفای امام میایستند و به اسم نقد به هتاکی و فحاشی روی می آورند.
..................
محتشمی: من خاتمی را هم قبول ندارم!
مناظره سرپایی رسایی و محتشمی:
محتشمی: من خاتمی را هم قبول ندارم!
رییس دفتر جریان شناسی تاریخ معاصرگفت: در مجلس ختم یکی از علما که روز گذشته به طور اتفاقی با آقای محتشمی روبه رو شدم، پیشنهاد گفتگو و مناظره دوستانه ای را به وی دادم که با آن مخالفت کرد.
حجت الاسلام حمید رسایی در گفتگو با رجانیوز اظهار داشت: بنده به عنوان نویسنده کتاب "بازی ترور" که در آن تهاجم تریبون های تجدید نظرطلب به آیت الله مصباح را مورد ارزیابی ونقد قرار داده و همچنین در کتاب مصباح دوستان به عنوان ناظر عالی نقش داشتم، آمادگی خود را برای مناظره با آقای محتشمی و هرکس دیگری که با وی درباره آیت الله مصباح هم نظر است، اعلام می کنم.
وی فقدان پشتوانه علمی و منطقی را از جمله دلایل فرار توهین کنندگان به آیت الله مصباح از مناظره ذکر کرد و افزود: آقای محتشمی در پاسخ به پیشنهاد مناظره گفت: شما حرف های مرا نمی پذیرید و سخن گفتن با شما فایده ای ندارد.
این نماینده مجلس در ادامه به گفتگوی کوتاه خود با محتشمی اشاره کرد و گفت: در این گفتگو از آقای محتشمی خواستم علت اینگونه سخن گفتن در مورد آیت الله مصباح را بگوید که وی ادعا کرد همه کسانی که در شکل گیری انقلاب سابقه داشته اند، می دانند که مصباح هیچ کاری برای انقلاب نکرده است.
رسایی ادامه داد: به وی عرض کردم شخصیت هایی مانند رهبر انقلاب و یا آقای رحیمیان مگر در انقلاب سابقه ای نداشته اند که این گونه از آیت الله مصباح تعریف و تمجید می کنند که وی به جای پاسخگویی ضمن توهین به آقای رحیمیان این یار دیرین و عضو شاخص دفتر امام(ره)، ایشان را متهم به بی سوادی و کم اطلاعی کرد.
وی ادامه داد: محتشمی پور مهمترین دلیل جواز اهانت به آیت الله مصباح را دعوت کشورهای اروپایی از ایشان برای سخنرانی می دانست و می گفت این دعوت ها نشان دهنده حمایت غرب و امریکا از تفکرات آقای مصباح است!
رسایی همچنین اظهار داشت: به آقای محتشمی گفتم این دعوت ها از سوی مجامع اسلامی و علمی صورت گرفته نه نهاد های حکومتی. علاوه بر آن اگر مدعای شما را بپذیریم پس تفکر آقای خاتمی هم تفکری است که مورد قبول کشورهای غربی و امریکاست چراکه از ایشان هم بارها توسط مراکز رسمی غرب دعوت به عمل آمده است که تنها پاسخ آقای محتشمی پور این بود که مگر ما آقای خاتمی را قبول داریم؟!
وی با بیان اینکه محتشمی در پاسخ به این سؤال که چرا در دوره دوم خرداد نسبت به زیر سؤال بردن مبانی امام(ره) سکوت کردید، گفت: ما در آن زمان هم مواضعی داشتیم. من به ایشان عرض کردم چرا هیچ کدام از آن مواضع را با این عطش و حرارت که علیه آیت الله مصباح سخن گفتید، مطرح نکردید؟
رسایی در ادامه گفت: آقای محتشمی از جمله اتهامات آیت الله مصباح را طرفداری رادیو های بیگانه از مواضع ایشان ذکر کرد و در پاسخ به این درخواست که نمونه هایی از آن را بیان کنید، گفت این موارد روشن است، شما بگردید پیدا می کنید!
وی ادامه داد: از آقای محتشمی سؤال کردم آیا هر جریان، فرقه و فردی که رسانه های غربی از آن حمایت کرده اند، باطل است که ایشان گفت یقیناً اینگونه است که به ایشان گفتم با این تفاسیر حمایت های مکرر رسانه های غربی و سردمداران آمریکا از اصلاح طلبان حاکی از بطلان تفکر اصلاح طلبان است که آقای محتشمی پور با بیان اینکه به طور قطع آنها هم باطلند، سخن بنده را تأیید کرد.
رسایی در ادامه اظهار داشت: آقای محتشمی همچنین ادعا کرد "آقای مصباح در سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه خود گفته اند که دانشجویان دین ندارند و کسی که این حرف را بزند من کمترین احترامی برای او قائل نیستم" من در پاسخ به آقای محتشمی به خاطره دیدار خود با مرحوم توسلی پس از تحصن طلاب قم اشاره کردم که در آن دیدار مرحوم آقای توسلی همان ابتدای جلسه بخشی از سخنان امام(ره) را که فرموده بودند تحصن حرام است و کسی حق ندارد، تحصن کند، با توپ و تشر برای ما خواندند. به ایشان گفتم با قبول اینکه تحصن حرام است، چرا شما در 18 تیر وقتی عده ای آمدند و به اسم دانشجو تحصن کردند و کار را به آنجا کشاندند که تمام ارکان نظام را زیر سئوال بردند، نرفتید برای آنها این جملات را بخوانید و این کار را متوقف کنید؟ مرحوم توسلی در جواب گفتند شما طلبه اید و سرتان می شود، دانشجوها که دین ندارند. آقای محتشمی پور با سکوت خود در قبال نقل این خاطره پاسخ من را دادند.
رسایی از دیگر انتقادات محتشمی پور به آیت الله مصباح را عدم حضور ایشان در جبهه عنوان کرد و ادامه داد: از ایشان سوال کردم بر فرض که آیت الله مصباح در جبهه حضور نداشته اند، آیا آقای خاتمی سابقه حضور در جبهه دارند، که پاسخ داد من خاتمی را قبول ندارم.
وی در پایان با تأکید بر اینکه آقایان به این خاطر که استدلالی خود ندارند به توهین روی آورده اند، گفت: اگر بخواهیم فرقه مصباحیه را بنا بر مشی و روش آیت الله مصباح تعریف کنیم، باید بگوییم که فرقه مصباحیه یعنی فرقه تکلیف گرایی که این مطلب را آیت الله مصباح در زمانی که کرسی های عالی تدریس فلسفه در دانشگاه های معتبر دنیا را در اختیار داشتند و آنها را رها کرده بودند، مطرح کرده و گفتند که من یک آخوند دوره گرد شدم، به شهر و روستا می روم و سخنرانی می کنم، چون تکلیفم این است.
..............................
- ۸۷/۰۳/۲۳
__$$$$$$$$*_____________________,,$$$$$$$$*
___$$$$$$$$$$,,_______________,,$$$$$$$$$$*
____$$$$$$$$$$$$___ ._____.___$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$
______***$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$****
__________,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,,
_____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,,
____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$
___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$,,
_,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',,
*____,,*$$$$$$$$$$_________$$$$$$$$$$*,,____*
______,;$*$,$$**'____________**'$$***,,
____,;'*___'_.*__________________*___ '*,,
,,,,.;*____________---____________ _ ____ '**,,,,
من آپم بدو بیا منتظرتم......