نا گفته های یک...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۱/۱۱/۲۵
    ...
پربیننده ترین مطالب

کاین حال نیست صوفی عالی مقام را

سه شنبه, ۷ خرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۵۶ ب.ظ

صوفی بیا که آینه صافیست جام را

تا بنگری صفای می لعل فام را

 راز درون پرده ز رندان مست پرس

کاین حال نیست صوفی(زاهد) عالی مقام را 

در بزم دور یک دو قدح درکش و برو

یعنی طمع مدار وصال دوام را 

ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش

پیرانه سر مکن هنری ننگ و نام را 

حافظ مرید جام می است ای صبا برو

وز بنده بندگی برسان شیخ جام را

..............................

چه کنم با شرم؟

مردی از اهل حبشه نزد رسول خدا صلوات الله علیه و آله آمد وگفت: یا رسول الله!گناهان من بسیار است. آیا در توبه به روی من نیز باز است؟

 پیامبر (ص) فرمود: آری، راه توبه بر همگان، هموار است. تو نیز از آن محروم نیستی.
مرد حبشی از نزد پیامبر (ص)رفت.

 مدتی نگذشت که بازگشت و گفت: یا رسول الله!آن هنگام که معصیت می‏کردم، خداوند، مرا می‏دید؟ 
پیامبر (ص) فرمود: آری، می‏دید مرد حبشی، آهی سرد از سینه بیرون داد و گفت: توبه، جرم گناه را می‏پوشاند؛ چه کنم با شرم آن؟  ...

..........................................

 

  • سید مهدی

نظرات  (۲۱)

درود
ارمیا جان و مسیحای عزیز جوابم رو در وبلاگم نوشتم...
با سلام
خوبی آقا ارمیا؟؟؟؟
کسی که گناه می کنه و می دونه خدایی وجود داره مطمئنا شرم می کنه....
به قول دکتر میثم .... بیرق شما را در وبلاگ خود بالا بردیم .... (البته بگذریم که یه سه چهار ماهیه.....)......
التماس دعا
سلام
... و آن مَرد مُرد!...
زنده باشی برادر (یا حتی خواهر!)
التماس دعا
سلام
خیلی مطلب خوبی بود
موفق باشید.
از لطفتون ممنون
  • آخرین دوران رنج
  • سلام دوست عزیز و گرامی به لطف خدا در جمع شما دلشاد و خرسند و شدم خوشا بحالتان و این صمیمانگیتان
    بحمد الله بعد از تلاشهای مستمر و پیگیر بنده حقیر ،توانستم سایت استاد عزیزم را راه اندازی نماییم

    این سایت که بر اساس تحقیقات و مطالعات و پژوهشهای ۲۵ ساله استاد در زمینه های مختلف مذهبی و فرهنگی است سعی بر آن دارد که با ارتباط قوی و مستمر با جوانان مشکلات و مسائل مختلف آنان را حل نمایید

    لذا از همه دوستان و همراهان تقاضا میکنم که از سایت استاد دانشمند دیدن نمایند و با انتقادات سازنده من را در هر چه مطلوب نمودن این سایت یاری نمایند

    آدرس سایت استاد دانشمند: www.daneshmand.name
    درود
    ارمیا جوابم رو در وبلاگم نوشتم اگر دوست داشتی مراجعه کن...
    بدرود
    درود
    ارمیا جان جوابم رو در وبلاگم نوشتم.. اگر دوست داشتی بیا خوشحال میشم...
    بدرود
    بالاخره هیچ‌چی که نباشه ما هم پای منبر بزرگ شدیم دیگه!
    سلام عزیزم. مرسی از مطلبت...
    فدات
    سلام
    گویند کریمیست گنه میبخشد
    گیرم که ببخشد ز خجالت چه کنم
    مثه همیشه مفید نوشتید
    سکوت عشق هم به روز شد
    موفق و شاد باشی
  • بوی خوش ظهور
  • سلام
    من هم ایام فاطمیه را تسلیت عرض میکنم راستی خوب دیگه به ما محل نمی گذاری مگه اینکه من بیام یه سری شما که مارا فراموش کردی .توی این شب های پربرکت من را هم فراموش نکن.
    یاعلی مدد
    التماس دعا
  • رویای نیمه تمام
  • بببخشید به خاطر تاخیرم
    کمتر توی نت میام به خاطر شرایط کاریم.
    در ضمن خواهش می کنم کاری نکردم که...
    وظیفم بود بیام.
    جلسه خوبی بود
    موفق باشید
    سلام
    خوش به حال اونی که اگه گناهی بکنه
    زود پشیمون میشه واه وناله میکنه
    به خدا پشیمونی بعد گناه یک نعمته
    روزی اون که پشیمون میشه جود ورحمته
    قربون اونی که دلش با اتش پشیمونی میسوزه
    بدترین غم گنه کار غم ناامیدیه
    کسی که امید بده به جز تو مهربون کیه

    موفق باشی
    سلام وب قشنگیه امیدوارم موفق باشی و زیر سایه مولا زندگی کنی
  • حجره ی دانشجویی یک بسیجی
  • سلام.
    می اومدم اما هنوز به روز نکرده بودید.
    مطلب مفیدی بود. اما.....پای منبر حاج آقا پناهیان هر هفته از این چیز های شیرین می شنوم اما....(فکر کنم یه چیز دیگه ای مورد داره)
    البته....آب با همون لطافتش که حتی لای انگشتا هم جا نمی شه سنگ رو با همه ی خشونتش سوراخ می کنه. دل من که از سنگ بدتر نیست. کما اینکه دل الانم از دل چند سال پیشم خدای بیشتری توش جا می شه.
    موفق باشید
  • حجره ی دانشجویی یک بسیجی
  • راستی شعر دو مطلب قبل ترتون خیلی دلنشینه. ولی عنوانش من رو یاد خوانندش انداخت. کلی حالم رو گرفت.
    سلام به پسری از نسل زرتشت دوست خوبم خوبی؟
    عزیزم گفته بودی که در قران گفته شده که زنها رو کتک بزنین و این زورگوییه و از این حرفها و اینکه چرا فقط به مردها چنین اجازه ای داده؟
    اولا بگم که اصلا اسلام به هیچ احدی اجازه نمیده که کسی رو کتک بزنن و تنبیه کنن بلکه فقط در صورتی اجاز ه ی تنبیه رو میده که شخص خطا کار و مجرم به هیچ عنوان راه درست رو در پیش نگیره و قصد اصلاح خودش رو هم نداشته باشه تازه همون اول هم نمیگه که تنبیه کنین بلکه همیشه اخرین مرحله رو تنبیه قرار میده و به طور مفصل من جوابشو توی وبلاگم گذاشتم و اینجا هم کپی میکنم تا بخونین و براتون واضح بشه شاید که در اغوش حقیقت برگردی.
    و اینکه گفته بودی چرا فقط به مردها چنین اجازه ای رو داده؟
    دوست عزیزم هرگز خدای مهربون چنین اجاز های رو به شخص خاصی نداده
    منتها مشکل شما اینه که فقط بعضی از ایات رو میخونین و فکر میکنین که اسلام فقط قرانه و بس و حال اینکه اسلام علاوه بر قران تشکیل شده از روایات هم هست که همه ی اینها رد کنار هم دئین اسلام رو تشکیل میده البیته با مبانی کاملا عقلانه
    و اگه شما مطالعه داشتین این رو نمیگفتین حال من میگم تو خواه پند گیر خواه نگیر.
    دوست عزیزم در اسلام اون چیزی که از ایات و روایات فهمیده میشه اینه که نه زن و نه مرد هیچ کدوم نباید تنبیه بشن بلکه تنها شخص خاطی و مجرم در اخرین مرحله باید تنبیه بشه تا حالت تعادل در جانعه حفظ بشه و این قانون عقلانه در تمام دنیا حاکمه روایات بسیاری داریم که تصریح به همین مساله دارن و حتی در ایاتی مثل برخورد با دزدان و زناکارن هم مرد و هم زن خاطی و مجرم هر دو ی انها باید تنبیه بشن که تفصیلش در وبلاگم اومده حتما بخونش تا خدایی نکرده جای دیگه ای نگی و خدایی نکرده برات بد بشه و ...
    سوره ی نساء آیه 34:
    الرِّجَالُ قَوّاَمُونَ عَلى النِّساءِ بِمَا فَضلَ اللَّهُ بَعْضهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَلِهِمْ فـَالصلِحَت قَنِتَتٌ حَفِظتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظ اللَّهُ وَ الَّتى تخَافُونَ نُشوزَهُنَّ فَعِظوهُنَّ وَ اهـْجـُرُوهُنَّ فى الْمَضاجِع وَ اضرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطعْنَکمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیهِنَّ سبِیلاً إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیًّا کبِیراً (34).
    ترجمه:مردان ، سرپرست و خدمتگزار زنانند، بخاطر برتریهایى که (از نظر نظام اجتماع ) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى دیگر قرار داده است و به خاطر انفاقهایى که از امـوالشـان (در مـورد زنـان ) مـى کـنـند، و زنان صالح آنها هستند که متواضعند، و در غیاب (همسر خود) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى که خدا براى آنان قرار داده ، مراعات مى کنند.و (امـا) آن دسـته از زنان را که از طغیان و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! و (اگر مـؤ ثـر واقـع نـشـد،) در بـسـتر از آنها دورى نمایید! و (اگر آنهم مؤ ثر نشد و هیچ راهى بـراى وادار کـردن آنـهـا بـه انـجـام وظـایـفـشـان جـز شـدت عـمـل ، براى وادار کردن آنها به انجام وظایفشان نبود،) آنها را تنبیه کنید! و اگر از شما پیروى کردند به آنها تعدى نکنید و (بدانید) خداوند بلند مرتبه و بزرگ است (و قدرت او بالاترین قدرتهاست).
    سرپرستى در نظام خانواده:
    خـانـواده یـک واحـد کـوچـک اجـتماعى است و همانند یک اجتماع بزرگ باید رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زیرا رهبرى و سرپرستى دسته جمعى که زن و مرد مشترکا آن را به عـهـده بـگـیـرنـد مـفـهـومـى نـدارد و در نتیجه مرد یا زن ، یکى باید ((رئیس )) خانواده و دیـگـرى ((مـعـاون )) و تـحـت نـظـارت او بـاشد، قرآن در اینجا تصریح مى کند که مقام سرپرستى باید به مرد داده شود. ((مردان سرپرست و نگهبان زنان هستند)) (الرجال قوامون على النساء).
    البته مقصود از این تعبیر استبداد و اجحاف و تعدى نیست بلکه منظور رهبرى واحد منظم با توجه به مسؤ ولیتها و مشورتهاى لازم است .
    ایـن مـسـاءله در دنـیـاى امـروز بیش از هر زمان روشن است که اگر هیاءتى (حتى یک هیئت دو نـفرى ) ماءمور انجام کارى شود حتما باید یکى از آن دو ((رئیس )) و دیگرى ((معاون یا عضو)) باشد وگرنه هرج و مرج در کار آنها پیدا مى شود - سرپرستى مرد در خانواده نیز از همین قبیل است .
    و ایـن مـوقـعـیـت بـه خاطر وجود خصوصیاتى در مرد است مانند ترجیح قدرت تفکر او بر نیروى عاطفه و احساسات (به عکس زن که از نیروى سرشار عواطف بیشترى بهره مند است ) و دیـگرى داشتن بنیه و نیروى جسمى بیشتر که با اولى بتواند بیندیشد و نقشه طرح کند و با دومى بتواند از حریم خانواده خود دفاع نماید.
    بـه عـلاوه تـعـهـد او در بـرابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزینه هاى زندگى ، و پـرداخـت مـهـر و تـاءمـیـن زنـدگى آبرومندانه همسر و فرزند، این حق را به او مى دهد که وظیفه سرپرستى به عهده او باشد.البـتـه مـمـکـن است زنانى در جهات فوق بر شوهران خود امتیاز داشته باشند ولى شاید کرارا گفته ایم که قوانین به تک تک افراد و نفرات نظر ندارد بلکه نوع و کلى را در نظر مى گیرد، و شکى نیست که از نظر کلى ، مردان نسبت به زنان براى این کار آمادگى بـیـشترى دارند، اگر چه زنان نیز وظایفى مى توانند به عهده بگیرند که اهمیت آن مورد تردید نیست .
    جـمـله بـعـد اشـاره بـه هـمـیـن حـقـیـقـت اسـت زیـرا در قـسـمـت اول مى فرماید: ((این سرپرستى به خاطر تفاوتهایى است که خداوند از نظر آفرینش ، روى مـصـلحـت نـوع بـشـر مـیـان آنـهـا قـرار داده )) (بـمـا فضل الله بعضهم على بعض ).
    در قسمت دیگر مى فرماید: ((و نیز این سرپرستى به خاطر تعهداتى است که مـردان در مـورد انفاق کردن و پرداختهاى مالى در برابر زنان و خانواده به عهده دارند)) (و بما انفقوا من اموالهم ).
    ولى نـاگـفـتـه پـیـدا اسـت کـه سـپـردن ایـن وظـیـفـه بـه مـردان نـه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانى آنها است و نه سبب امتیاز آنها در جهان دیگر، زیرا آن صرفا بستگى به تقوى و پرهیزگارى دارد، همانطور که شخصیت انسانى یک معاون از یک رئیس ممکن است در جنبه هاى مختلفى بیشتر باشد اما رئیس براى سرپرستى کارى که به او محول شده از معاون خود شایسته تر است .
    ببخشید به علت زیاد بودن جواب اگه به وبلاگم مراجعه کنین بهتره شما هم خسته نمیشین
    ممنونم موفق باشین.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی