نا گفته های یک...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۱/۱۱/۲۵
    ...
پربیننده ترین مطالب

حکمت آفرینش مگس

يكشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۸۶، ۰۴:۰۵ ب.ظ

 

روزی منصور عباسی در حالی که بر منبر نشسته بود و سخن می‌گفت، مگسی روی بینی او نشست. منصور، مگس را با دستش دور کرد، در صورتی که عادت خلفا این بود که دستشان را بر روی منبر تکان ندهند. مگس پرواز کرد و بر چشم او نشست. او مجدداً آن را پراند. ولی مگس دوباره روی چشم دیگر او نشست. تا این که منصور ناراحت شد و او را به دستش کشت.
چون از منبر پایین آمد، از عمرو بن عبید پرسید: خدا مگس را برای چه خلق کرد؟
عمرو گفت: برای این که ستمکاران را ذلیل کند.
منصور پرسید: این را از کجا می‌گویی؟
گفت: از فرمایش خداوند متعال که می‌فرماید:
وَ إِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَیْئاً لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ؛(۱)

اگر مگس چیزی از آنها برباید، نمی‌توانند آن را بازستانند، و طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.
منصور گفت: وصَدَقَ اللَّهُ الُْعَظیم

گفت بر مولا که مولا نیستی

 یک مگس آمد بگفتش چیستی

۱)سورة حج، آیة 73. 


 ........................................

 باید یه چن وقتی ننویسم. این دفعه راس  راسی نیاز به فکر کردن  دارم. باید برم.

دوست داشتم برااربعین هم  یه پست برم. اما نشد.

از همه دوستان التماس دعا دارم

باید بتونم تغییر کنم.

یا علی مدد

  • سید مهدی

نظرات  (۲۱)

سلام

داستان جالب وآموزنده ای بود ممنون.
سلام
در این درگه که گهگه که که و که که شود ناگه
مشو غره به امروزت که از فردا نهی آگه
موفق باشی
  • بنت الهدی صدر
  • سلام
    حیفه
    کجا ؟
    من نظراتتون رو تازه دیدم. در مورد اون دختر... من نخواستم بی انصافی کنم در حق دخترهایی مثل او... نمی تونم حرفتم رو درست بگم.. . امیدوارم ناراحتتون نکرده باشم.
    در ضمن. حالا که آبی تر شدید. یه کم بمانید. بنویسید. آبی، مثبت. زندگی کنید. چون آفریده شدیم تا زنده هایی برابر با لحظه مرگ باشیم! می فهمید که.. پس باید نشان بدهیم. بشنویم. بخوانیم. آن هم "شاد"
    شاد زی
    یا علی
  • عریبه آشنا
  • سلام
    خیلی جالب بود
    من آپم
    امروز بعد از ظهر دارم می رم مسافرت
    منتظرتونم
    التماس دعا
    در پناه امام زمان
    ویرانه نه آن است جمشید بنا کرد
    ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت
    ویرانه دل ماست که هر جمعه به شوقت
    صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت

    سلام
    خوبی؟
    بازم میام
    با سلام آقا ارمیا
    داستان مگس هم داستانی است!!!
    امیدوارم همه ما بتوانیم خود را اصلاح کنیم.
    التماس دعا
    اگر از کوچه باغ آشنایی ها شبی بی من گذر کردی .غرور و غربت و تنهاییم را بی سحر کردی بدان ای مهربان هر شب رباب قلب من را می نوازد زخمه یادت و باران باز غمگینانه می بارد........

    سلام خوبید از مطالبتون واقعان لذت بردم

    راز یار 2 بروز شد

    موفق باشی
    سلام
    سالگرد
    نکنه یادت رفته بود.
    بابا تو که...........
    حالا میتونی بهتر تبریک بگی....
    به نام حضرت دوست



    کجا برادر ؟
    همه ما نیاز به تفکر داریم
    همه ما نیاز به پالایش داریم


    اما این دلیل بر این نیست که وظیفه ای را که بر عهده داریم
    بگذاریم کنار حتی برای یک زمان موقت



    اگر مباحث اون شب توی راه شما را به این سوی کشاند که به تفکر بیشتری در خویشتن داشته باشیم بسیار مطلوب هست


    اما برادر ترک موقت هم به هیچ وجه جـــــــــــــــــــــــــــــــــایز نیست




    پس باید در جامعه ( مجازی ) بود و باشیم و تفکر و اندیشه مان را و تقوایمان را رشد دهیم و تعالی دهیم





    تکلیف که روشن است انشا’ الله ؟!





    منتظر پست بعدی شما هستیم!



    در پناه حضرت دوست
    سلام
    حکایتی بود عبرت انگیز و ماندگار
    دستتون درد نکنه
    اما کجا؟ فکر که با نوشتن منافات نداره
  • منتظران مهدی(عج)



  • سلام با معجزه ای ازآقا احمدبن موسی ( شاهچراغ) که تازه رخ داده اپ هستم
    خلاصه نوشتم .
    منتظر قدوم سبزتون هستم



  • از اینجا تا... (هدا و هما)
  • سلام
    سلام
    سلام
    خوبی ارمیا جون
    خوبی؟
    مرسی اومدی پیش ما
    بازم بیا- ما دوباره اومدیم.
    آپ کردیم
    شما هم وبت قشنگه
  • مامانی هستی (سایه صبور)
  • سلام
    از این داستان در حال حاضر برداشت عمیقی نکردم یعنی خوب نفهمیدم شاید الان مغزم کار نمیکنه .
    و اما ....
    هرجا که هستی هرجا که میری امیدوارم که سلامت باشی و به خواسته ات برسی .
    یاحق / التماس دعا
    سلام علیکم
    ننوشتن مهم نیست ..
    مهم اینه که در بدترین اوضاع و شرایط بتونی خودت رو حفظ کنی و شرایط رو مهیا کنی .
    دعام کن
    علی علی
    زیبا بود
  • بنت الهدی صدر
  • سلام
    قالب من آرامش بخش بود برای خودم
    با حال و هوای دادگاه و اون قالب سیاه راحت تر بودم. هم خودم این طور بودم و هم حس می کنم خواننده ها ...

    در پست آخر هم نوشتم، که برای رسیدن به چیزهایی که دوسشون دارم تلاش می کنم.



    راستی! خیلی خوشحالم که می خواید بنویسید. خیلی خوبه. موفق باشید.
    خوشحال میشم اون نوشته ها رو بخونم حتی اگر این جا ننویسید. مهم نوشتن و استفاده از ذوق و قریحه آدمی ست.

    اگه گاهی دیر جواب می دم ببخشید
    شاد زی
    یا علی
    سلام برادر
    این چه حرفیه چرا نباید می نوشتی ؟ مگر نباید اشتباه ها را به همدیگر یادآوری کنیم؟
    من البته قصد توجیه ندارم اما دو تا مطلب بگم
    یکی اینکه ما در شرایزی اونجا بودیم که برف و یخبندان بود و جایی برای نماز نبود
    دو اینکه جلسه کوچولوی ما کجا و میدان آزادی .. من کجا و آقای رئیس جمهور؟
    درست است که نماز اول وقت من و رییس جمهوری نمی شناسه اما من منظورم از اون پست این بود که این کار رییس جمهور با توجه به برد تبلیغاتی و حض.ر ملیونی مردم در کل جهان اثر داره .. برای دشمنان خاری تو چشماشونه .. برای وهابیت که ما رو بی بی توجهی به نماز متهم می کنند و البته راست هم می گویند خیطی بزرگی بود و برای دوستان موجب شادی و برای مردم آموزش
    ببخشید پر حرفی شد
    به نام خدا سلام علیکم
    برادر نبینم ببری !
    قاطی کردی مثل اینکه !
    بیا به وبلاگم یه مطلب برایت دارم شاید بتونه کمکت کنه .
    آیا آماده ای ؟
    ومن الله التوفیق
    سلام.....
    سوال : آیا پیروی کردن از دستورات ولی فقیه واجب است؟
    سلام
    اپم و خوشحال میشم سر بزنی
    با سلام
    کو نظر درباره مطلب ،همش ...
    کی خواستم بگم کاش یه مگس با حالی پیدا می شد
    ، حال منصور عباسی های زمان را می گرفت

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی