نا گفته های یک...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۱/۱۱/۲۵
    ...
پربیننده ترین مطالب

Title-less

پنجشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۸۶، ۱۰:۵۹ ب.ظ
ببار باران...با من ببار...بر من ببار...ببار که احوالم گریستنی ست


ببار که تنهای تنهایم...

کاروان بی رحم زندگی محض پاهای خسته ام صبر نکرد
التماس هایم را نشندید و در این بیابان خشکیده جایم گذاشت. خرمن ایمانم جلوی چشمانم آتش گرفت و خاکستر شد...سوخت و تمام رویاهایم را با خود نابود کرد.

 ریسمان پوسیده امیدم هم از هم گسست
پاره شد و این مردم کرکس صفت طنابی از نفرت به دور گردنم بستند

 از سرتاسر این بیابان وحشت و ترس و نگرانی به سویم هجوم می آورد


قبری با ناخن هایم می کنم به امید پیدا کردن جرئه ایی آرامش.

ببار باران...با من ببار...بر من ببار...ببار که احوالم گریستنی ست

...

  • سید مهدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی