نا گفته های یک...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۱/۱۱/۲۵
    ...
پربیننده ترین مطالب

Title-less

يكشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۸۶، ۱۰:۲۹ ق.ظ

بسم رب

باز بیست و هشتمین روز ماه رجب فرارسید و محرمی دیگر آغاز شد. کاروان حرکت کرد و دلهای عاشقان را به لرزه در آورد. چه زیباست این  قافله و چه نکوست قافله سالار آن.

حسین به راه افتاد و مدینه را برای همیشه ترک نمود.رسم عجیبی است وداع با مدینه در این خاندان. روحشان مدینه را ترک نمود و در حالی که جسمشان درون خاک مدینه ماند و یا هم جسم و روحشان مدینه را ترک نمودند. اما این وداع فرق میکند. این بار حسین است که برای وداع بر سر قبر جدش رسول الله رفته و میگرید .سر بر روی قبر مینهد و میگرید و در همین حین خوابش میبرد. خواب رسول الله را میبیند ه میفرماید: میبینم که به زودی آغشته به خون ، تشنه لب در کربلا شهید خواهی شد . پدر و مادرت و برادرت این جا مشتاق تو هستند

اما چنین خوابی را صبح عاشورا دید که رسول اکرم فرمودند:

یا حسین ، اُخرُج.فانّ الله تعالی شاءَ اَن یراکَ قتیلاً

 

........................................................................................................................

 

 

  • سید مهدی

نظرات  (۲)

برآنچه که شد هادی فطرس صلوات

خوانیم به دلشادی فطرس صلوات

میلاد حسین عید آزادی اوست

بر لحظه آزادی فطرس صلوات




میلاد امام حسین (ع) و ساقی عطشان کربلا حضرت ابوالفضل العباس(ع)
مبارکتان باد . بروزم و منتظر حضور سبزتان ..............

  • کاوشگر نور
  • زدو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی
    چه کنم که هست اینها، گل باغ آشنایی
    همه شب نهاده ام سر، چو سگان بر آستانت
    که رقیب در نیاید، به بهانه گدایی
    من منتطر نظرت هستم، من رو چشم انتظار نذاری؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی